ضرورت 3 ؛ همت بلند در ضرورت تشکل منسجم اسلامی به تحلیل کلام رهبر حکیم رسیدیم که ««لیکن در ایجاد تشکیلات نباید خیلی معطل ماند.» اما ما ـ همۀ ما ـ خیلی معطل ماندیم و معطل کردیم و راه را برای انفعال مردمی و کانونهای ثروت و قدرت باز کردیم. یعنی با مشغولشدن به امور بیاهمیت، به کانونهای ثروت و قدرت، اجازه دادیم که فعال شوند و فعالشدن آنان مساوی با انفعال خیل عظیم مردم شد، زیرا خواست آنان با خواست مردم دو امر کاملاً متضاد و ناسازگار است و ما که باید طرف مردم را بگیریم، به مسئولیت خود، آنچنانکه باید عمل نکردیم و به این فعالیت ناروا و انفعال نادرست دامن زدیم. اما نکتۀ مهم آن است که ایجاد تشکل منسجم و فراگیر با نگاه اسلامی و با ماهیت سیاسی، کار بزرگ و سنگینی است، سخن ما دربارۀ تشکل اتوبوسی نیست، یا تشکلی نیست که همۀ اعضای آن در فولکس واگنی جا شوند، بلکه دربارۀ تشکلی فراگیر و منسجم است که بسیاری از مردم را با خود همراه و همگام و همکار و همنشین دارد و این امر همت بلند میخواهد. یکی از ضرورتهای کار تشکیلاتی که رهبر حکیم امام خامنهای هم به آن تأکید کردهاند، «همت بلند» است .ما هم خود باید همت بلند داشته باشیم و هم همراهان خود را به همت بلند عادت دهیم. همت بلند یعنی افق دید ما محدود نیست، بلکه افق دید ما قلهها را میبیند و به این دلیل طرحی بلند دارد، گذشته از آن منطقهای و محلی و حتی ملی نگاه نمیکند، بلکه افق دید، جهانی ست. نمونۀ همت بلند در دورۀ معاصر که میتواند برای ما بهترین الگو باشد، امام خمینی است. آرمانهای امام به بلندای بعثت نبویی صلی الله علیه و آله و سلم بود و افقهای دوردست را میدهد و هرگز به هدفهای کوچک قناعت نکرد، بلکه هدفهای خود را بزرگ گرفت و به آن ایمان آورد. روزی که امام فرمودند که نهضت را شروع کرد و شخص شاه و رژِیم پادشاهی را هدف قرار داد، و در کنار آن آمریکا و انگیس و شوروی را هم هدف قرار داد، هیچکس به مخیلهاش هم نمیرسید که بتوان کار به این بزرگی را انجام داد. بهگونهای که استاد حضرت آیت الله جوادی آملی میگفتد که در همان سال 1341 در حوزۀ قم، امام را مسخره میکردند که یک پیرمرد با عبا و نعلین میخواهد شاه مملکت را بیرون کند و دیدیم که بیرون کرد. در سیرۀ امام دقت کنیم، اولاً اهداف او عالی و بلند بود، نفی رژیم شاهنشاهی و استعمار غربی و تحقق حکومت اسلامی؛ انسانهای معمولی و حتی علماء و روشنفکران و سیاسیون آن زمان اصلاً تصور چنین امری را نمیتوانستند بکنند. در کنار آن، امام بزرگوار، نه معطل کرد و نه معطل ماند، بلکه خستگی ناپذیر، پنجه در پنجۀ همۀ مشکلاتی و سختیهای مسیر و همۀ موانع انداخت و با توانایی و قدرتی که از قدرت ایمان داشت، توانست هدفهای مهم را محقق کند. 17 سال برای چنین کار بزرگی زمان بسیار کمی است. جالب است که بدانیم امام از روز اول، مردم را به حساب آورد و نقش اصلی را برای مردم قائل بود و مردم هم پاسخ اطمینان امام به خودشان را به بهترین نحو دادند. ما همت بلند نداریم؟ و چرا به مردم اطمینان نمیکنیم؟