«هذا… مَصَارِع العُشّاق» [بحارالانوار: ۴۱/۲۹۵] «اینجا [کربلاء] قتلگاه عاشقان است»
محبت و عشق یک مقام است، بلکه امری فوق مقام است که از ناچاری به آن مقام اطلاق میکنیم. ابن عربی بیان میکند:
«حب [دوست و مهر] مقام الهی است که خدای تعالی خود را به آن وصف کرده است. همچنین خود را «ودود» نامید هاست.»
و اشاره به حدیثی قدسی میکند که خدای تعالی به موسی در تورات وحی کرد:
«یَا ابنَ آدم أنَّى وَ حَقِّی لَکَ مُحِبٌ فَبِحَقِّی عَلَیْکَ کُنْ لِی مُحِبّاً»
«ای پسر آدم، به حق من سوگند که تو را دوست داردم، و به حق من بر تو سوگند که مرا دوست داشته باشد.»
و بیان میکند که محبت در قرآن و سنت در حق خدا و حق آفریدهها آمده است.» آنگاه آیات و روایات متعددی را میآورد و ادامه میدهد:
«بدان که مقام «حب» شریف است و آن اصل هستی است.»
تعبیر «اصل هستی» تعبیر مهمی است که بعداً به آن اشاره میکنیم که روح شریعت، عشق و محبت است.
وی کلام خود را با دو بیت تکمیل میکند که ترجمۀ آنها چنین است:
«سینۀ ما از «حب» [پر] است و حُب فطرت ماست، بنابراین هدف [حیات] ما حب است و با آن از ما [کردارمان] پذیرفته است.» [الفتوحات المکیۀ: ۲/۳۲۲]