«هذا… مَصَارِع العُشّاق» [بحارالانوار: ۴۱/۲۹۵] «اینجا [کربلاء] قتلگاه عاشقان است»
اما آیۀ شریفۀ «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه» [مائده: ۵۴] رابطۀ دوطرفۀ خدا و بنده را تبیین میکند، نکتۀ مهم آنکه اول خدا بنده را دوست دارد و آنگاه بنده عاشق خدا میشود. این آیه ذیل ارتداد از یاری دین خداست، که اگر شما از دین خدا برگردد، خدای سبحان بزودی گروهی را بیاورد که خدا آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ» [مائده: ۵۴] بنابراین شرط پابرجایی و استقامت در دین، محبت دوطرفۀ حق و عبد است. و این نشان میدهد که شرط محبت، دینداری و استقامت در راه دین است. به تعبیر دیگر شرط محبت، تکلیف و وظیفه است، تکلیف دفاع از ساحت محبوب تا آخرین لحظه که نمونۀ اعلای آن حضرت سید الشهداء سلام الله علیه است.
اما محبت خدای سبحان اخص از رحمت است، زیرا محبت خدا در قلب آدمی نفوذ میکند و قلب را به اطاعت مجاهدانه میکشاند، به گونهای که نسبت به مومنان خاضع و فروتن و نسبت به کافران شدید و مستحکم است: «أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرِینَ» [مائده: ۵۴] او جمع بین شدت و رحمت است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم» [فتح: ۲۹]
همچنین همۀ فکروذکرش دفاع از ساحت محبوب است و در این راه از سرزنش هیچ سرزنشکنندهای هم نگران و خسته نمیشود: «یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ» [مائده: ۵۴]
آری عشق الهی همراه با مجاهدۀ جانانه است و با محافظهکاری نمیسازد.