«هذا… مَصَارِع العُشّاق» [بحارالانوار: ۴۱/۲۹۵] «اینجا [کربلاء] قتلگاه عاشقان است»
اهل معرفت از باب آشنایی زمینبان عشق را به محبت شدید تعریف کردهاند.
محى الدین ابن عربى در تعریف عشق مىنویسد:
«العشق و هو افراط المحبه و کنى عنه فى القرآن بشده الحب فى قوله «الذین آمنوا اشد حباً لله» (بقره: ۱۶۵) و هو قوله «قد شغفها حباً» (یوسف: ۳۰) اى صار حبها یوسف على قلبها کالشغاف و هى الجلده الرقیه التى تحتوى على القلب فهى ظرف له محیطه… و العشق التفاف الحب على المحب حتى خالط جمیع أجزائه و اشتمل علیه اشتمال الصماء مشتق من العشقه» [الفتوحات المکیه: ج ۲، ص ۳۲۳]
«عشق عبارت از افراط در محبت است و قرآن از آن به محبت شدید یاد کرده است: «الذین امنوا اشد حباً لله» [بقره: ۱۶۵] «کسانى که ایمان آوردند، شدیدترین محبت را به خدا دارند». و همچنین از آن به «شغاف» – پرده دل – (حالت شیفتگى و جنون) یاد کرده است آنجا که در قصه علاقۀ زلیخا به یوسف مىفرماید: «قد شغفها حباً» [یوسف: ۳۰] عشق این جوان (یوسف) در اعماق قلب او (زلیخا) نفوذ کرده است» و معناى آن به این است که حب در دل زلیخا همانند پرده و پوستهاى نازک قلب او را در برگرفت و بر قلب او محیط گشت…و عشق پیچیدن دوستى و انبوهى آن بر محب است تا جایى که محبت با همه اجزاء او را مخلوط مىشود و همانند غدهاى او را در بر مىگیرد.»
عشق قهار است و من مقهور عشق چون قهر روشن شدم از نور عشق