سیدسعید لواسانی، استاد دانشگاه: گذشتگان میراث گرانبهایی برای ما بهجای گذاشتهاند؛ گنجینهای ارزشمند به نام تاریخ و سنتهای آن که باید از آن درسها بیاموزیم و عبرتها بگیریم. ما بهمثابه ایرانی مسلمان، دنباله تاریخی ارزشمندی داریم که تنها شامل تاریخ ایران یا تاریخ اسلام یا جمع آن دو یا حتی تاریخ مدون جهان نیست، بلکه تاریخ حیات معنوی بشر یعنی تاریخ پیامبران الهی و نبردها و درگیریهای حق و باطل و جنگ فقر و غنی درطول تاریخ معنوی بشریت است که در قرآن، متن بیبدیل الهی و نهجالبلاغه و سیره به ارث گذاشته شده است. اما این میراث همراه با وصیتنامهای روشن و دقیق در اختیار ما قرار گرفته است. این وصیتنامه دو بند بیشتر ندارد:
نخست، از ما و تاریخ ما و زندگی ما در حوزههای سیاسی و قلمروهای اجتماعی درس بیاموزید و عبرت بگیرید، از پیروزیها و کامیابیهای ما درس بیاموزید و عوامل و علل و نتایج آن را فراروی خود قرار دهید و از آنها بهسادگی گذر نکنید، زیرا در تاریخ، شخصها عوض میشوند، اما شخصیتها ثابت هستند و تاریخ را فلسفه و سنتهایی پابرجاست که باید آنها را آموخت. بهویژه قرآن که متنی بیبدیل و بدون تحریف و کمواضافه است، در اختیار شما گذاشته است که باید در آن تدبر کرد. همچنین از شکستها، ناکامیها، انحطاطها، سقوطهای ما عبرت بگیرید. صرفا تماشاگر نباشید و از کنار میراث ما بهسادگی نگذرید، بلکه دقت کنید و ضعفها و کاستیهای ما را شناسایی کنید تا خود به دام آنها گرفتار نیایید و بتوانید برای حال و آینده خود برنامهریزی درستی داشته باشید و عمل شما درست و مطابق با عقل باشد، نه جهل و جهالت.
دوم، تلاش کنید براساس درسها و عبرتهایی که میراث ما گذشتگان است، برای آیندگان، درسهای خوبی به یادگار بگذارید، بنای رفیعی که به لطف الهی و به دست شما ایجاد و با انقلاب اسلامی ایران، اسلام در دوره معاصر احیا شد، با تلاش عالمانه و عاقلانه خود، بهصورت گنجینهای گرانبها به آیندگان تحویل دهید و سعی کنید درس زیست عزتمندانه برای آیندگان باشید و مایه عبرت برای آنان نشوید تا از خطاها و اشتباهات و ضعفها و کاستیهای شما عبرت بگیرند! شما درحال زندگی میکنید و آینده را میسازید، اما چگونه؟ با درستی و تعقل و حقیقت یا فرومایگی و بلاهت و جهالت؟ چه میراثی برای آیندگان به یادگار میگذارید؟ بنایی رفیع بههمراه درس وصیت شما در بهرهگیری درست از گنجینه به ارث گذاشته شده؟ یا حرمانها و بیعقلیها و اشتباهاتی که مایه رنجش آیندگان است و مجبورند به ما با نگاه ترحم و عبرت بنگرند؟ اختیار با خود شما!
انقلاب اسلامی، خواهناخواه فضایی را در اختیار ما قرار داد که پیشینیان آن را تجربه نکردند و آیندگان هم از لابهلای اوراق تاریخ و عمل ما با آن مواجه میشوند. ما از رنج دیکتاتوری، استبداد، استعمار، استثمار، استکبار و استحمار رهایی یافتیم و بر خود رسالتی حس کردیم که اصالت انسانی و در فطرت بشریت ریشه دارد و جزئی از «مله ابراهیم» است. ما خویشتن خویش را بازیافتیم و هویتی که در دوره معاصر به سخره گرفته شده بود، از دشمنان خود بازپس گرفتیم. ما فقط علیه حکومتی مستبد وابسته و غربزده و بریده از هویت ایرانی، انقلاب نکردیم و نشوریدیم، بلکه همه حاکمیت غرب مدرن و جاهلیت مدرن را بهچالش کشیدیم و نفی کردیم، و از آن مهمتر، با انقلاب اسلامی، فضای جدیدی در جهان معاصر پدید آوردیم که با فضای دنیای مدرن تفاوت وجودی و جوهری داشت و آن ظهور عالَم جدیدی بر پایه اسلام ناب بود. و حق نداریم دچار توهم شویم و به نقطهای بازگردیم که از آن عاقلانه و شجاعانه و عالمانه و آگاهانه گذر کردیم، زیرا از سراب به منبع آبی گوارا رسیدیم که هر تشنهای را سیراب میکند و از تاریکیهای جهان به نورانیت عالَم ولایت الهی رسیدیم که همه عالَم را نورافشانی مینماید. بنابراین میراث و گنجینه ما بسیار متفاوت از همه میراثهای پیشینیان است و ریشه در «ملۀ ابراهیم» و «بعثت نبویی» و «مدینه نبویی و علوی» دارد.
انقلاب اسلامی ریشه در سنت دینی و تاریخ حیات معنوی بشریت دارد که قرآن به بشریت آموخته است و برآمده از «مله توحیدیِ عدالتمحور ابراهیمی» «خلافت محمدی(ص)» و سنت و سیره نبویی و «ولایت علوی(س)» و سنت و سیره علوی است و ارزش آن بهاندازه ارزش سنتی است که در آن ریشه دارد. و دشمن هم با نیت براندازی همین ارزش عظیم، اراده کرده است که انقلاب اسلامی را از ریشه بخشکاند. همین سنت است که ما را به گذشتگان پیوند میزند، و برای آیندگان، گنجینهای گرانبها را به میراث میگذارد. وقتی دشمن و دنبالههایی از آن بهجای عنوان انقلاب اسلامی ایران از عنوان جعلی انقلاب 57 یاد میکنند، مثل آن است که یهودیان و مسیحیان گفتند: ابراهیم از ماست! یا اعراب از حرکت الهی پیامبر اکرم(ص) بهعنوان حرکت و نهضتی عربی یاد میکنند! تحریف در این عناوین موج میزند. آنان با این تحریف گنجینه را بر باد میدهند، و فراموشی تاریخی به آنان در این خیانت بزرگ کمک میکند. و ما ـ ایرانیان ـ تنها کسانی هستیم که میتوانیم گنجینه انقلاب اسلامی را پاس بداریم و اهداف و آرمانهای آن را در زندگی سیاسی و اجتماعی خود تحقق بخشیم و خسته هم نشویم. ژرفاندیشی درمقابل سادهاندیشی؛ تعمق عقلی بهجای سادهانگاری؛ حضور فعالانه بهجای مصلحتاندیشیهای خیالپردازانه و تأمل و تبیین بهجای ولنگاری مسیر ما را روشن میکند.
ما با دو دشمن روبهرو هستیم؛ دشمنی که آشکار است و از روبهرو به ما حمله میکند و دشمنی خود را پنهان نمیکند و آن دشمن بیرونی است که هدفش، بازگشت به نقطه آغازین است که ما سالهاست از آن گذر کردهایم. و دشمن پنهان که درون خود ما قرار دارد و القای ناامیدی و خستگی و پیشمانی یا توجیه و بیعملی و تنبلی میکند، اینگونه با دشمن بیرون همراهی دارد. باید باهم رفتار محبانه داشته باشیم و در پیشروندگی و پیشبرندگی انقلاب اسلامی خسته و دلزده نشویم، بلکه همانطور که در دوران دفاع مقدس نشان دادیم، جدی باشیم و هرکس نقش خود را درست انجام دهد و به تعبیر حکیم ما، هرکس هرجاست، آنجا را مرکز عالم بداند و وظیفه و تکلیف خود را فعالانه، عاقلانه، عالمانه، امیدوارانه، شجاعانه و براساس تقوا و اخلاق و معنویت پیش ببرد.