اما پرسش آن است که مانع «مشهد عام» و این «امر سیاسی ـ عبادی؛ دینی، مردمی؛ حکومتی و سیاسی» در نماز جمعه چیست؟ امام از مشکلِ «پیرمردها» سخن می‌گویند، تعبیری که نماد یک اندیشۀ مخرب است.
در رنج‌نامه‌ای حضرت امام یکی از مشکلات جامعۀ مذهبی و مشخصاً برپایی نماز جمعه را «پیرمردها» می‌دانند:
«در نجف آقاى صادقى‏ نماز جمعه‏ شروع نمودند و مصادف شدند با تحریم بعضى پیرمردها و مخالفت بعضى مراجع…نفوذ پیشِ طبقۀ روشن تأثیرى در این امر ندارد، عمده، طبقۀ پیران است. ان شاء اللَّه تعالى خداوند جوامع ما را اصلاح فرماید و ما را از این خوابِ گران بیدار کند.» [صحیفۀ امام: 2/301]
منظور حضرت امام روشن است، گروهی پیرمردِ محافظه‌کار که در خوابِ گران هستند، جلوی اصلاح جوامع اسلامی را گرفته‌ بودند و در این میان طبقۀ روشن نیز کاری از پیش نمی‌توانند ببرند! تقابل دو جریان «پیرمردها» که بنده به «محافظه‌کار» ترجمه کردم، و «طبقۀ روش» که «انقلابیون» هستند. و «اصلاح» و «خوابِ گران» بیشتر ذهن ما را درگیر می‌کند. چگونه می‌توان از این دوگانه به نفع انقلابیون و اصلاح جامعه استفاده کرد و از خوابِ گرانِ محافظه‌کاری بیرون آمد؟ آیا با خطبه‌هایی که ادیبی زبردست و خطیبی توانا بیان می‌کند، خطیبی که با لغات ادیبانه باز می‌کند و واژگان را چون قلم‌موی نقاش‌ای ماهر به‌کار می‌اندازد تا چنان کلی و کلان سخن گوید که آب از آب تکان نخورد؟ مسلماً چنین نیست.
متأسفانه ما الان هم دچار بلیۀ محافظه‌کاری هستیم، با این تفاوت که این گروه سابقۀ انقلابی دارند و نام انقلابی را یدک می‌کشند. یک مثال بزنم. وقتی می‌گوییم که امام فرموده‌اند: اشتباهاتی که از دولت‌ها واقع می‌شود، طرح کنید، آنان می‌گویند: منظور امام دولت‌های طاغوتی بود، نه دولت‌های جمهوری اسلامی. و این‌گونه سکوت معنی‌داری را تجویز می‌کنند. بحث از عدالت و فساد را از شوون نماز جمعه نمی‌دانند و آن را وهن نماز می‌شمردند. چاره کار چیست؟

اوقات شرعی