این جامعۀ ایده‌آل که در زمان ظهور تحقق دارد، و نمونۀ آن را در مدینۀ زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم دیده بودیم، جامعۀ ولایی است که پیوند آن بر پایۀ محبت و پیوند ولایی است: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُون» [توبه: 71] تا پیوند بر پایۀ منافع شخصی و پول و ثروت و امکانات مادی که موجب فاصله و شکاف طبقاتی است.
روشن است که ما با این جامعه فاصله داریم، اما باید به سوی آن حرکت کنیم، در سال‌های اولیه انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس ـ به‌ویژه در جبهه‌ها و میان رزمندگان ـ آن را تجربه کردیم و باز هم می‌توانیم به سوی آن برویم.
اما چگونه می‌توان به جامعۀ ایده‌آل نزدیک شد؟ با احقاق حق و عدالت! در حقیقت عدالت و مشارکت رابطۀ لازم‌وملزوم دارند و هر دو ریشۀ در حق دارند، ما باید به حق تقرب پیدا کنیم!
آری «عدالت از زیبنده‌ترین نوع [خیر] است.یعنی در زمرۀ آن خواستنی‌هایی است که هم به‌خاطر خود و هم به مناسبت نتایجی که از آن عاید می‌شود، مطلوب جویندگان سعادت می‌باشند.» [افلاطون، جمهور؛ ص: ۹۲] بنابراین هر جامعه‌ای در صورتی به نیک‌بختی و سعادت می‌رسد که عدالت در آن نهادینه شده باشد، و فرهنگ عمومی آن باشد و عدالت چون خردمندی است که ضرورت زندگی اجتماعی مطلوب است. بنابراین مسأله‌ای بنفسه و لنفسه است و باید آن را جست و در جامعه تحقق داد.

اوقات شرعی