از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند:
«الْمُسْلِمُونَ إِخْوَهٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُم» [الکافی: ۱/۴۰۳]
«مسلمانان برادر هم هستند، خونشان برابر است، و همه در عهدی که پائینترین آنان بسته است، باید بکوشند»
علامه جعفری آن را «اصل بسیار سازنده» [حکمت اصول سیاسی اسلامی: ۹۹] اجتماعی مینامد. زیرا پیوند در جامعۀ اسلامی و مشارکت چنان مستحکم است که اگر پائینترین فرد جامعه عهدی ببند، وفای آن بر همۀ افراد جامعه لازم است که آن را بر ذمۀ خود بگیرند؛ مانند اینکه خودشان این پیمان را بستهاند. روشن است که چنین امری بدون اینکه همۀ آحاد جامعه حس کنند که در مدیریت کشور و در مصالح اجتماعی آن شریک هستند، امکان ندارد. بلکه باید گفت که روایت شریف تأکید دارد که افراد جامعه در مصالح کشور دخالت مستقیم دارند. توضیح و تفسیر روایت از امام صادق سلام الله علیه مسأله را روشن میکند.
سکونی میگوید: از امام صادق علیه السلام دربارۀ سخن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدم: «یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ» «همه در عهدی که کمترین آنان بسته است، باید بکوشند» فرمودند:
«لَوْ أَنَ جَیْشاً مِنَ الْمُسْلِمِینَ حَاصَرُوا قَوْماً مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَأَشْرَفَ رَجُلٌ فَقَالَ أَعْطُونِی الْأَمَانَ حَتَّى أَلْقَى صَاحِبَکُمْ وَ أُنَاظِرَهُ فَأَعْطَاهُ أَدْنَاهُمُ الْأَمَانَ وَجَبَ عَلَى أَفْضَلِهِمُ الْوَفَاءُ بِهِ» [الکافی: ۵/۳۰ ـ ۳۱].
«اگر سپاهی از مسلمانان گروهی از مشرکان را محاصره کردند، مردی از آنان نزدیک شد و به مسلمانان گفت که به من امان بدهید تا فرمانده شما را ملاقات کنم، و یک فرد که از جهت درجه از همۀ آنان پائینتر بود، به آن مشرک امان داد، بر بالاترین مقام آن سپاه واجب است که به آن پیمان امان که فرد درجه پائین داده است، وفاء کند.»
ما جلوۀ چنین شراکت و مدیریت را در جبهههای دفاع مقدس میدیدیم که یک فرد عادی بسیجی خود را همانقدر مسئول میدید که فرمانده لشکر؛ همچنین هیچگاه فرماندۀ خود را بالاتر از بسیجیان نمیدید، بلکه به حال آنان غبطه میخورد و نظر آنان برایش مهم بود. اما الان اگر یک سرباز صفر ـ بهقول شما سربازی مقدس یا سربازی اجباری ـ چنین کند، او را محاکمه نخواهیم کرد؟!