سوالات آنقدر زیاد است که الان که به آن مینگرم، تصور میکنم کسانی که در حیطۀ این «سنگر اسلامی» مشغول هستند، یا به آنها توجهای ندارند، یا نسبت به آنها بیتفاوت هستند. هم کسانی که در ستاد مشغول کار هستند، بهعنوان عضو شورای سیاستگذاری و کارمندان دفتری آن که به جای سیاستگذاری در جهت حفظ این «سنگر اسلامی» که «پشتوانۀ محکم» و «عامل موثر و بزرگی در پیشبرد انقلاب اسلامی» و «خنثیکنندۀ توطئههای خائنان و دسیسههای مفسدان» است، به امور حاشیهای مشغول هستند، و هم بسیاری از آقایان ائمۀ جمعه و حتی کسانی که با جدیت در نمازهای جمعه شرکت میکنند، چه نمازگزار یا عضو ستادهای نماز جمعه!
به تعریف رهبر حکیم انقلاب اسلامی از نماز جمعه نگاهی بیاندازیم، بار سنگین بر دوش امام جمعه حس میکنیم:
«نماز جمعه… یک شبکۀ عمومی است…[و] آنچه برای آن مهم است حفظ اصالتهای انقلاب اسلامی است. وقتی میگوییم انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی چیزی جدای از اسلام نیست که بگوییم ما کاری به انقلاب نداریم، ما دنبال اسلامیم، خوب، انقلاب اسلامی همان حقیقت اسلام است…انقلاب اسلامی یعنی یک حرکتی و تحولی که اسلام را در متن زندگی مردم وارد بکند، این معنای انقلاب اسلامی است. وظیفه ما به عنوان مجموعه نماز جمعه تعهد به اصالتهای انقلاب است، از این نمیتوان صرفنظر کرد و غمضعین کرد.» [بیانات در جمع ائمۀ جمعۀ کشور، ۱۳۹۲/۶/۱۸]
پس وظیفه و تکلیف نماز جمعه ـ به معنای یک شبکۀ عمومی ـ و امام جمعه مشخص شد: تعهد به اصالتهای انقلاب اسلامی به مثابۀ حرکت و تحولی اسلامی در متن زندگی مردم. معظمله در تبیین این وظیفۀ میفرمایند:
«ما اگر بخواهیم از حیثیت اسلام به معنای واقعی کلمه دفاع کنیم، یکی از شرایطش این است که به مسائل کشور و مسائل جهان و بهخصوص به مسائل منطقهای که در آن زندگی میکنیم، نگاه کلان بکنیم.» [همان]
نگاه کلان برای چه؟ برای حضوری کارساز در صحنه و فراخوانی مردم به این حضور. درست است؟