«نماز جمعه… نمایشى از قدرت سیاسى و اجتماعى اسلام است.»
امام خمینی
خدای سبحان توفیق داد، به مدت هفت سال نماز جمعۀ لواسان را اقامه کردم. بر خود لازم میدانم که تجربیات خود را در قالب ـ نه خاطرهگویی بلکه ـ اصول و آسیبها و چالشهای پیشرو به رشتۀ تحریر درآورم. شاید برای مسئولان مربوطه در شورای سیاستگذاری و ستادهای نماز جمعه، بهویژه ائمۀ محترم جمعه و دستگاه امامت کارا باشد.
نماز جمعه یک مسألۀ مهم در اسلام است و در مکتب امام هم از جایگاه رفیعی برخوردار است. و مسألهای است که با ماست و مسألۀ روز ماست. مسألۀ ما با دو سوال مهم همراه است. چرا اسلام نماز جمعه را تشریع کرد؟ کارکرد و کارویژۀ نماز جمعه ـ بهصورت عینی ـ در جامعۀ اسلامی چیست؟ در کنار آن به زمان خود، و نظام اسلامی و وضعیت کنونی دنیا باید توجه کنیم که نماز جمعه در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارد؟ و شاید این سوال از دو سوال پیشین مهمتر هم باشد.
ما با دو مسألۀ عمده مواجه هستیم. یک: اصولاً نماز جمعه، مسألهای است که با تاروپود اسلام و نظام جمهوری اسلامی گره خورده است. دو: دنیای جدید اقتضائاتی دارد و پدیدههایی در آن جلوهگر شده که مسألۀ نماز جمعه را از حالت سنتی آن خارج کرده است و نیاز است که با رجوع به سنت اسلامی و فقه سیاسی، کارویژه آن را بازتعریف کرد و با آن، کارکرد مناسب نماز جمعه و امام جمعه را در نظام جمهوری اسلامی شناسایی کرد.
یک نکته را هم لازم میدانم که تذکر بدهم. طبعاً برخی عبارات این نوشتار مناقشهآمیز خواهد بود. اما هدف بنده نه جدل با کسی است، نه بنای مشاجره با کسی را دارم، در مقام موعظه و پند هم نیستم. بیشتر میخواهم نماز جمعه را بهمثابۀ یک مسأله در گام دوم انقلاب اسلامی بررسی کنم، بیش از آنکه به زمینههای تاریخی آن بپردازم.
