پرسشی که مطرح میکنند، اینکه مردم چگونه در امور عمومی و ارزشها و آرمانها انقلاب اسلامی چون عدالت مشارکت فعالانه داشته باشند؟ امام عزیز ما راه آن را نشان دادند، و بنظر بنده پاسخ یک کلام است: مکتب امام.
مشکل امروز ما نشناختن اسلام ناب است و همین نکته باعث شده است که مردم به حاشیه رانده شوند و تکلیف ما آن است که مکتب امام و اسلام ناب را به مردم بشناسانیم، در آن صورت است که مردم وارد میدان میشوند و دولت اسلامی و جامعۀ اسلامی تحقق مییابد. زیرا مردم ما مومن، انقلابی، فعال هستند، اما از سیاست به معنای درست آن و مقاصد الهی دور نگهداشته شدهاند. اگر مردم با همافزاییِ اسلام وارد میدان بشوند، همۀ مشکلات کشور قابل حل است، اما مردم از یکدیگر دور هستند و متفرق شدهاند، یعنی دقیقاً خلاف آیات قرآن که میفرماید: «أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیه» [شوری: ۱۳] که «دین ـ نقشۀ الهی روی زمین را اقامه کنید و تحقق بخشید و در آن پراکنده نشوید» مردم ما پراکنده و متفرق شدهاند.
هنر امام ما این بود که مردم را باهم مجتمع کردند و فرهنگ و اخلاق شاهنشاهی و ارباب ـ رعیتی را به دور انداخت، اما این فرهنگ و اخلاق منحط بهگونهای دیگر خود را احیاء کرد و در سیستم ضدانقلاب و اقتداگرای بورکراتیک دولتی جلوهگری کرد و البته قدرت هم به برخیها خوش آمده و آن را ترویج کردند.
ضعف ما پس از انقلاب اسلامی آن بود که علیرغم اینکه رژیم منحط پهلوی ساقط کردیم و نظام جدید و برپایۀ اسلام در کشور پیریزی نمودیم و همۀ اینها با مشارکت فعال مردم مومن ایران بود، اما نظام بوروکراتیک دولتِ اقتدارگرای پهلوی را ـ که براساس دولت مُدرن و بهگونهی کاریکاتورگونه بنا شده بود ـ آنچنانچه شایسته است، ساقط نکردیم و این نظم اقتدارگرا خود را بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل کرد و مردم را متفرق نمود و از قدرت دور کرد.