ما دو نوع تکلیف و دو نوع وظیفۀ شرعی داریم، یکی فردی و دیگری اجتماعی و جمعی. در تکلیف جمعی، به نوعی با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شراکت داریم.
توضیح اینکه ما دعاهای ماه مبارک رمضان به خدای تعالی عرض میکنیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِى مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً» [الکافی: ۴/۷۵] راه ما به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن است که با ایشان همراه باشیم و هرگز آنحضرت را ترک نکنیم. بلکه در تحقق و پیادهسازی دین خدا بر روی زمین شراکت داشته باشیم.
این همان تکلیف جمعی است که برعهدۀ همۀ ماست که با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در رسالت ایشان شریک شویم و مسئولیت اجتماعی بر دوش بگیریم، چنانچه اصحاب خاص حضرت چنین بودند و رفاه و آسایش را رها کردند و به حضرت پیوستند. این مسئولیت بار بر دوش ما میگذارد که توان شانه خالیکردن از آن را نداریم.
به معنای دقیقتر نعمت اسلام چنان نعمت بزرگی است که بار امانتی را بر دوش مسلمانان میگذارد که از بار مسئولیت آن توان ندارند شانه خالی کنند. و تبعاً از مسئولیت خود مورد سوال واقع میشوند. البته هرکس به اندازۀ ظرف وجودی خود و مسئولیتی که در اجتماع به او داده شده است، بازخواست خواهد شد، اما دو نکته مهم وجود دارد:
یک اینکه هیچکس فاقد مسئولیت نیست، شاید کم باشد، اما همان کم را باید بجا بیاورد و از او سوال میشود. دوم: ظرف وجودی دست خودمان است، استعداد ما بیپایان است و باید خودمان را برای مسئولیت بسازیم. به تعبیر دیگر همگی ما توان مالکاشترشدن را داریم، اما چهبسا محدودیتها را خودمان بر خودمان تحمیل میکنیم و خودمان جلوی رشد و بالندگی خودمان را گرفتهایم و چهبسا جامعه یا قدرتهای سیاسی جلوگیری میکند و ضعیف نگهمیدارند که در هر صورت یا خودمان یا آنان مؤاخذه میشویم.
