عدالت اجتماعی مبنای نظام‌سازی در اسلام است، یعنی اگر بنا باشد که اسلام به مثابۀ نظامی سیاسی ـ اجتماعی ظهور عینی پیدا کند، این ظهور در عدالت اجتماعی، در کنار کرامت انسانی و تحقق توحید در ظاهر و عمل اجتماعی و سیاسی است. این نکته‌ای است که حضرت امام خمینی ـ موسس نظام اسلامی ـ به آن تأکید دارند که هدف از حکومت اسلامی، بسط عدالت اجتماعی است، و تحقق قوانین و احکام اسلامی مطلوب بالعرض و ابزاری برای بسط عدالت اجتماعی هستند. [کتاب البیع؛ ج: ۲؛ ص: ۶۳۳ ـ ۶۳۴]
در این جهت ارکان مدیریتی کشور و قوای مختلف آن باید همگی در همین جهت حرکت کنند، به‌ویژه دولت و قوۀ مجریه که موتور محرکۀ نظام اسلامی است. برخورد منفعلانه، یا قهرمانانه با مسائل حکم‌رانی، هر دو نادرست است. همان‌قدر نگاه امثال روحانی به حکومت و دولت نادرست است، نگاه برخی از ماها هم نادرست است. منتها هر کدام سر یک طیف هستیم!
برای مثال (بنده به عنوان یکی از حامیان آقای رئیسی) وقتی صحنه را می‌بیند، متوجه می‌شوم که ایشان خوب از خودشان کار می‌کشد، اما این کافی نیست، بنظر می‌رسد که سابقۀ قوۀ قضائیۀ ایشان، مانعی برای شناخت واقعیت دولت و قوۀ مجریه است. ایشان فداکارانه جان‌فشانی می‌کند. اما بیش از آن باید به سمت کار مشارکتی برود و همۀ همکاران خود را درگیر و هماهنگ کند.
امیرالمومنین سلام الله علیه از دو تعبیر «مواسات» و «موازات» دربارۀ کارگزاران خود یاد می‌کنند، [نامۀ چهل‌ویکم نهج البلاغۀ] اولی به معنای کسانی هستند که در مشکلات هم‌یار امام هستند و با هم‌کاری با یک‌دیگر در رفع مسائل می‌کوشند و دومی به معنای کسانی هستند که بار یک‌دیگر را برمی‌دارند و نمی‌گذارند که بار و کار مردم و حکومت بر روی زمین بماند. این‌گونه است که امانت مردم به مقصد می‌رسد.
بنابراین مشارکت همۀ دولت‌مردان در امر تحقق اهداف نظام اسلامی ضروری است.
تازه این اول کار است، مرحلۀ اصلی جلب مشارکت مردم است که بدون مشارکت مردم نه کارها به نحو شایسته پیش می‌رود، و نه عدالت برقرار می‌شود. شاید دولت بتواند تا حدود زیادی با فساد دولتی مقابله کند اما تحقق عدالت اجتماعی با این وضع ممکن نیست یا لااقل بسیار سخت می‌نماید.

اوقات شرعی