عدالت اجتماعی؛ پایۀ همۀ آرمان‌ها بشری است. یعنی عدالت اجتماعی یک آرمان و هدف متعالی است که جامعه باید به سوی آن برود. اما این آرمان‌ها از واقعیات دور نیستند، بلکه واقعیات برپایۀ آرمان‌ها سامان یایند. بنابراین عدالت اجتماعی صرفاً یک آرمان نیست که چه‌بسا قابل دسترس نباشد، بلکه آرمانی است که قابل تحقق است، اگرچه مسیر حرکت به سوی آن سخت و پیچیده است.
حقیقت آن است که عدالت و دوری از ستم جز فطریات انسان ـ بلکه از اصلی‌ترین فطریات او ـ است، و از ویژگی‌هایی است که ممیزه و مشخصۀ انسان محسوب می‌شود و سخن فلاسفه که «عدالت حسن ذاتی» دارد، اشاره به همین حقیقت درونی انسان است. بنابراین خواست «انسان بماهو انسان» عدالت و گریز او از ستم است.
پس این‌که عدالت امری نسبی و بستگی به روابط اجتماعی دارد، سخنی ناصواب است. بلکه هرچه روابط اجتماعی پیچیده‌تر شود، تحقق عدالت به ویژه عدالت اجتماعی پیچیده‌تر می‌شود و این به معنای نسبی‌بودن عدالت نیست. بلکه عدالت از حیث مفهومی و مصداقی امری یگانه است و درک انسان از آن نیز یگانه است. و تحولات اجتماعی و پیچیده‌ترشدن روابط فردی و اجتماعی در جوامع بشری موجب پیچیده‌ترشدن آن در اندیشه و تحقق عینی و خارجی آن شده است.

اوقات شرعی