عدالت اجتماعی در نظر اندیشمندان جدید و معاصر غربی به معنای دخالت دولت در بهره‌مندی اقتصادی شهروندان است؛ و اصولاً تعریف آنان از عدالت اجتماعی چیزی جز آن نیست. بنابراین اولاً عدالت اجتماعی در حوزۀ اقتصاد است، ثانیاً محمل آن دخالت دولت است. و مشخص است که منظور از دخالت، هم دخالت عام است، نه دخالت موردی؛ یعنی دولت سراغ این فرد و آن فرد نمی‌رود؛ بلکه با برنامه‌ریزی متمرکز و قوانین و اعمال آن، بهره‌مندی انسان‌ها را تحت ضابطۀ خاص درمی‌آورد.
اما نکته آن است که بحث از عدالت اجتماعی اولاً وسیع‌تر از حوزۀ اقتصاد است، ثانیاً در حوزۀ اقتصاد هم به دخالت دولت در بهره‌مندی اقتصادی شهروندان خلاصه نمی‌شود. بلکه در نگاه دقیق‌تر عدالت اجتماعی در صورتی محقق می‌شود که مردم یک جامعه به شکل آزادانه قوام یابند. به تعبیر دیگر عدالت اجتماعی، توزیع قدرت است، نه توزیع ثروت.
از این‌رو در جامعۀ ما که بناست جامعۀ اسلامی باشد، باید نگاه انقلابی ـ جهادی به مسائل پیش‌رو داشت و آن را مصداق «قیام لله» دانست، زیرا در منطق قرآن کریم عدالت اجتماعی تنها با مشارکت مردم امکان‌پذیر است: «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» [حدید: ۲۵]
بنابراین باید به مکتب امام و گفتمان انقلاب اسلامی بازگشت و حال و هوای انقلاب اسلامی را در جامعه زنده کرد و این همان کاری است که رهبری حکیم در بیانیۀ گام دوم انجام داد.

اوقات شرعی