خطبۀ نخست
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
ما مسافریم!
طبق روال گذشته دعوت به تقوا را با روایتیاز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم عرض میکنم:
«اَلا اِنَّ خَیْرَ عِبادِ اللّهِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ» [بحارالأنوار: 67/111]
«آگاه باشید! بهترین بندگان خدا تقواپیشۀ پاکیزۀ گمنام است که کارهایش را در نهان انجام میدهد.»
خدای سبحان میفرماید: ما مسافر هستیم:
«یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ» [انشقاق: 6]
«ای انسان! تو در تلاشى فرساینده بهسوی پروردگارت روانهای؛ و به دیدار او خواهی رسید.»
ما به سوی خدا درحال سفر هستیم و از این سفر هم چارهای نیست، اولیاء خدا، خودشان با میل و برنامه میروند و چهبسیاری را میبرند. پس اصلِ سفر حتمی است و از آن گریزی نیست. اما سفر و مسافر و مسافرت بدون توشه نمیشود. اما توشۀ این سفر پرمخاطره چیست؟
تقوا توشۀ سفر
قرآن میفرماید: تنها توشهای که ما را در این سفر بکار میآید و یاری میکند، تقواست:
«تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی» [بقره: 197]
میفرماید: برای سفر خود توشه برگیرید، و توشهای که خیر شما را تأمین میکند، و در سفر یاری میرساند، تقواست.
به این آیۀ شریفه توجه بفرمایید:
«لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلاَ دِمَاؤُهَا وَلکِن یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنکُمْ» [حج: 37]
«گوشتهای قربانیان به خدا نرسد، و خونهای قربانیان هم به خدا نرسد، لیکن تقوای شما به او رسد.»
در قربانی گوسفند و شتر و امثال آن، گوشت و خون قربانی به خدا نمیرسد، بلکه تقوای شما به خدا میرسد. این فقط مخصوص قربانی نیست، بلکه هر عملی که انجام میدهیم، این عمل ظاهری دارد، برای مثال از خانه بیرون آمدید و الان در مصلی هستیم، و باطنی دارد که آن حقیقت عمل است که اگر برای خدا باشد، پایۀ عمل تقواست و تقوای ما به خدا میرسد، وقتی تقوای ما به خدا رسید، متقی ـ یعنی کسی که عمل از او با پیشۀ تقوا صادر شد ـ هم به خدا میرسد.
توجه هم دارید: از آیۀ «ینال» استفاده میفرماید، «ینال» یعنی رسیدن. مسافر باید برود تا برسد. ظاهر عمل ما را به خدا نمیرساند، بلکه تقوای که در باطن عمل است، به خدا میرسد. و تقوا وصف جان ماست، پس وقتی تقوا رسید، متقی هم میرسد.
پس اینکه ما به نمازگزار میگوییم: قبول باشد، تعبیر درستی نیست؛ بلکه خود ما باید قبول شویم. خدا ما را قبول کند: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ» [آلعمران: 37] «پس پروردگارش او را به نیکویی پذیرفت» و آن فقط با تقواست: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» [مائده: 27]
تحلیل روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
حالا با این مقدمه روایت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم را ملاحظه فرمایید:
«اَلا اِنَّ خَیْرَ عِبادِ اللّهِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ»
«آگاه باشید، بهترین بندگان خدا، فردی تقواپیشه، پاکیزهای است که کارهای خود را پنهانی انجام میدهد»
یعنی وقتی بنده ملاحظۀ خدا را میکند و میداند که مسافرت است و باید توشۀ سفر به سوی خدا را با خود بردارد و توشۀ سفر هم کارهای با سروصدا و نمایش و تبلیغات نیست، بلکه کاری است که پاک باشد و از تقوا صادر شده باشد. او بندۀ خوبی است و دارای خیر است. او خودش را باتقوا به خدا میرساند.
چنین بندهای بهترین بندگان خداست، زیرا اینگونه نیست که او را در این سفر ببرند و دست خالی به محضر خدای سبحان وارد شود، بلکه خودش میرود و با تقوا خودش را را به خدا میرساند. چقدر تقوا اهمیت دارد؟
خطبۀ دوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
شهادت امام جواد سلام الله علیه
یکشنبه مصادف 30 ذیالقعده شهادت امام جواد الائمۀ سلام الله علیه است. یک نکتۀ مهم اینکه این امام عزیز ما، در 25 سالگی به شهادت میرسد؛ یعنی دستگاه جبار زمان نتوانست بیش از این تحمل ایشان را بکند و مجبور شد که آنحضرت را به شهادت برساند. جا دارد از خودمان سوال کنیم، چرا؟
شخصیت امام جواد سلام الله علیه به ما پاسخ میدهد؛ ایشان چنان با دستگاه طاغوت مبارزه کرد، و برای برپایی قرآن قیام کرد که بنیعباس تحمل نتوانست بکند. عظمتی که آنحضرت در خردسالی و نوجوانی پیدا کرده بود که مأمون هم تسلیم ایشان بود، و همۀ دانشمندان و صاحبنظران هم در مقابل ایشان خاشع شدند، همچنین ابتکاری که آنحضرت در بحث آزاد اجتماعی و آزاداندیشی راه انداختند، الگوی خوبی برای ماست. این درس و الگو چیست؟
وقتی در شرایط سخت و خطیر قرار دارید، باید تلاش کنید تا هوشیاری مردم را بربیانگیزید. ما در جهانی زندگی میکنیم که حیلهگری و ریاکاری و نفاق در آن موج میزند، جهانی که حقیقت آن جاهلیت است، اما خودش را خوب بلکه عالی نشان میدهد و مردم را اینگونه میفریبد و بر گردۀ آنان سوار میشود. امام جواد علیه السلام با آن قداست و علمی که داشتند، میتوانستند گوشۀ عبادتی را اختیار کنند و در چشم حاکمان و دانشمندان و مردم عزیز باشند، اما راه سخت را انتخاب کردند و مردم را نسبت به وظایف خودشان آگاه کردند که شما مردم تکلیف بردوشتان است و حق ندارید بیتفاوت باشید و باید در امور دین خودتان مشارکت کنید.
مشارکت عمومی و عدالت
بنده بنا دارم که به مناسبت کار بزرگ حضرت امام جواد سلام الله علیه یک تذکر مهمی به خودم و شما بدهم، و آن در وظیفۀ همگانی ما در مشارکت عمومی در سرنوشت خودمان است. مطلب را در دو بند خلاصه میکنم:
مشارکت عمومی محور بیانیۀ گام دوم
- محور اصلی بیانیۀ گام دوم؛ مشارکت مردم در امور خودشان است، یعنی اینکه همۀ ما موظف هستیم «صیرورت جمعی» داشته باشیم و در همۀ صحنههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در صحنه باشیم و از حوزۀ عمومی به هیچوجه کنار نباشیم. انتخابات یک نمونۀ حداقلی از مشارکت عمومی مردم است، یعنی حد واقعی مشارکت نیست. به جای اینکه نظام بروکراسی و نظام کارشناسی در امور عمومی حضور داشته باشد، مردم باید در ادارۀ کشو و دنبالکردن آرمانها حضور جدی و تأثیرگذار داشته باشند. چرا؟ زیرا مشروعیت نظام به مشارکت مردم است.
تفاوت نظام ما که مردمسالاری دینی است با نظامهای مردمسالاری غربی در این است که مردم در نظام اسلامی از جانب خدای تعالی إعمال حاکمیت میکنند، به این دلیل حضور آنان به منزلۀ تکلیف و وظیفۀ شرعی است. اما موانع موانع چیست؟ و چالشها کدام است؟ در بند پنجم عرض خواهم کرد.
عدالت توزیع قدرت
- عدالت توزیع ثروت نیست، آنهم توزیع صدقهای ثروت نیست؛ بلکه توزیع قدرت است؛ یعنی مردم صدقهخور دولت نیستند تا به آنان لطف کند و صدقه بدهد، بلکه عدالت یعنی توزیع قدرت و برابری در فرصتها. به این دلیل عدالت مقوله و امر عمومی است که با مشارکت عمومی مردم حاصل میشود و بدون حضور عمومی مردم، عدالت حاصل نخواهد شد.
اما بین مسأله «میتواند» با «باید بتواند»، و «میشود» و «باید بشود»، فاصلۀ معنیداری است و این مسألۀ ماست؛ چه نقاطی باید اصلاح شود تا این فاصله برداشته باشد؟
ما در زمان انقلاب اسلامی الگوی خوبی داریم که مردم در همۀ امور مربوط به خودشان حضور داشتند، یا در اوایل کرونا که یک موقعیت استثنایی بود، مردم حضور و مشارکت بسیار بالایی در کمک مومنانه و انفاق و حق مشکلات داشتند. به عبارت دیگر مردم، خودشان را در صحنه میدیدند و با این حضور، برای رفع مشکلات اقدام کردند، و اگر دولت آنان را از صحنه کنار نمیگذاشت، به احتمال بسیار الان مشکل کرونا حل شده بود و ما الان جشن برداشتن ماسک را میگرفتیم نه اینکه منتظر موج پنجم حملۀ کرونا بودیم.
عدالت و مشارکت و قیام
- پس عدالت یعنی توریع قدرت؛ نه صرفاً توزیع ثروت و رفع فقر.. بلکه عدالت یعنی همۀ مردم در قدرت حضور و مشارکت دارند و این مشارکت هم مشروعیت خود را از خدای تعالی گرفته است و مردم از جانب خدای سبحان ذیحق هستند تا دین خدا را بر روی زمین إعمال کنند.
پس حقیقت مشارکت مردم، صرف حق الناس نیست که از حق خود بگذرند، بلکه حق الله است و حق ندارند، از آن صرفنظر کنند. به تعبیر دیگر اول تکلیف است و آنگاه حق. بنابراین عدالت با شایستهسالاری عجین است.
تلقی درست از عدالت
- اما سه تلقی از عدالت میتوان داشت:
[1] مردم مخاطب عدالت هستد؛ [2] مردم باید عدالتخواه باشند؛ [3] مردم قیام به عدالت میکنند. از نظر قرآن گزینۀ سوم درست است: «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» [حدید: 25] مردم باید برای تحقق عدالت قیام کنند و این یعنی مشارکت مردم در تحقق عدالت.
بنابراین اگر تحقق عدالت آرمان اصلی انقلاب اسلامی است، راه آن جلب مشارکت مردم در تحقق عدالت است. و برای این امر مردم باید اولاً مشکلات را ببینند و بشناسند، مردم نباید کنار باشند. این تهدید نیست، بلکه فرصت است و موجب افزایش امید است نه ناامیدی.
ثانیاً مردم با دیدن مشکلات، در موقعیت فعالبودن نه منفعلبودن قرار بگیرند و فعالانه در حل مشکل شرکت کنند، مثال آن را در اوایل انقلاب و در شروع قضیۀ کرونا دیدیم.
اما مشارکت موجب امید و رضایت حداکثری مردم میشود، زیرا آنان با دیدن مشکلات، موقعیت فعالبودن قرار میگیرند و خودشان آستینها را برای حل مشکلات بالا میزنند. مردم وقتی دیدند مشکلات جامعه به همۀ مردم برمیگردد، درمییابند که راهحل هم درون خودشان است و به دنبال پیداکردن راهحل میروند. نه منتظر بیرون میمانند که دستی از خارج از کشور برای آنان تصمیم بگیرند و برای مثال تحریمها را بردارد، نه در داخل دنبال قهرمان هستند که قهرمانی بیاید و مشکلات را حل کند. بلکه خودشان آستینها را بالا میزنند.
هنر آقای رئیسی
هنر اصلی آقای رئیسی در دورۀ جدید باید این باشد که مردم را به صحنه بیاورد و به مشارکت برای برقراری عدالت فرابخواند، نه اینکه در جایگاه قهرمان قرار بگیرد که در اینصورت؛ خدای ناکرده شکست قطعی است و از ضدتبلیغهایی که اینروزها انجام میشود، کاملاَ این خط مشهود است تا خیال مردم را راحت کند و این تصور برای آنان بهوجود آورد که همۀ مشکلات با آقای رئیسی حل خواهد شد و آنگاه که نشد که طبعاً یک نفر نخواهد نتوانست، سیل ناامیدی را بر سر مردم بریزد و نظام را ناکارآمد معرفی کنند.
بنابراین تلاش برای تحقق عدالت، به معنای تلاش برای مشارکت عمومی در تحقق آن است و این مشارکت در قیام بالقسط و قیام لله امکانپذیر است. همۀ ما باید بدانید که عدالت حقی نیست که در دامن ما بگذارند، بلکه عدالت تکلیف همگانی ماست، و حقی است که باید آن را با قدرت بگیرید و اجازه ندهیم از دست ما دربیاورند.
- پیوند این سخنان را با سیرۀ ائمۀ اطهار علیهم السلام و الگوی امام جواد علیه السلام اینجاست که امام علیه السلام با گسترش شبکۀ وکالت در سراسر جهان اسلام و با طرح آزاداندیشانۀ مباحث پایهای در مرکز حکومت عباسی، مردم را به قیام دعوت کرد. و پاسخ مسألۀ ما که در بند اول عرض کردم که چالش و مشکل کجاست؟ در همین مفهوم قیام است.
قیام یعمی خوداتکا و خودکفابودن، و با عزم و تصمیم فعالانه برخاستن است. و قیام بالقسط یعنی همۀ مردم با عزم و ارادۀ فعال برای تحقق عدالت اجتماعی برخیزند و در این جهت هم خوداتکا هستند و نیازی به دستور از بیرون ندارند و نباید منتظر امکانات یا دستور و هماهنگی دولت و غیر آن باشند،[1] بلکه باید برای خدا ـ فردی یا جمعی بپاخیزند. و این اتفاقاً مبنای مکتب امام بزرگوار ماست که از سیرۀ ائمۀ اطهار و امام جواد سلام الله علیهم الگو گرفته است.
پس در نظام اسلامی، هر فردی به بخودی خود موضوعیت و تکلیف دارد. و همۀ ما موظف به قیام و عدالت اجتماعی هستیم و این یعنی توزیع قدرت. و باید حرکت کنیم و در مسائل نظام مشارکت داشته باشیم.
اول باید باور به این حرکت داشته باشیم و آنگاه مومنانه و خوداتکا قیام کنیم، باز عرض میکنم که موقعیت کرونا در اوایل خودش الگوی خوبی از مشارکت عمومی و فعال است.
جهاد دولت آینده
بنابراین یعنی از حرکت جهاد و اصلی آقای رئیسی، کوچککردن دولت است، ما نباید دولت بزرگ داشته باشیم، و دولت حق ندارد، در موقعیت مشارکت مردم دخالت کند و این نوعی و استکبار و استعمار است که عقلانیت را از مردم میگیرد که آنان صرفاً تماشگر باشند و منتظر لطف دولت بمانند. با این نگاه است که رویکرد یارانهدادن و امثال آن اصل میشود، اما ما به با نظام استکبار نقد داریم باید نسبت به استکبار دولت نسبت به ملت هم نقد داشته باشیم.
این کار اصلی آقای رئیسی و دولت بعدی است که مردم را بازیگری اصلی مسائل خودشان بکند و قدرت را در اختیار مردم بگذارد تا مردم با مشارکت خود مشکلات را حل کنند و این در بیانیۀ گام دوم هم بخوبی تشریح شده است. آیا دولت آینده به فکر این مطلب است؟ و آیا در این امر موفق میشود؟ ما نظارهگر هستیم و بخواست خدای سبحان مطالبه خواهیم کرد.
فایل PDF خطبه مذکور: