بیست و هشتم خرداد 1400 برای ملت ایران روز مهمی است، روز انتخابات، چهار انتخاب؛ ریاست‌جمهوری که خیلی مهم است، شوراهای شهر و روستا که برای ادارۀ شهرها و روستاهای ما اهمیت دارد، میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی. چند تذکر عرض می‌کنم:
نکتۀ اول: مشکل اساسی کشور ما مشکل مدیریت است، مدیریت‌های ضعیف و مدیریت‌های مریض. کشوری که دارای ظرفیت پیشرفت را دارد، چرا مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی حل نمی‌شود و بلکه بیشتر هم شده است؟ مشکل را در دولت و مدیران دولتی جستجو کنیم. وقتی ما مدیرانی را انتخاب می‌کنیم که فقط بلد هستند خوب حرف بزنند و چشم و دل‌شان به‌سوی غرب است و برخی از آن‌ها نیز دچار فساد و تباهی خودشان و اطرافیان‌شان شده‌اند، چه توقعی داریم که مشکلات برطرف شود؟ این مشکل هم در ریاست‌جمهوری و دولت بوده و هست و هم در مجلس و هم در شوراها.
اما اگر کسانی تصور کنند که با قهر‌کردن با صندوق‌های رأی مشکل حل می‌شود و به خود تردید راه می‌دهند، آنان به راهی می‌روند که دشمن می‌خواهد و این وادادگی بسیار بدی است. و اگر کسانی تصور کنند که با رأی بدون آگاهی و برپایۀ احساسات هم تکلیف خودشان را عمل کرده‌اند، باز بدانند که راه درستی نرفته‌اند.
ما اگر می‌خواهیم مشکلات کشور حل شود، لازم است که در انتخابات شرکت کنیم و آگاهانه هم شرکت کنیم. و البته توقع معجزه هم نباید داشته باشیم و تصور نکنیم که رئیس‌جمهور قهرمان است.
نکتۀ دوم: ما اگر می‌خواهیم فساد در نظام دولتی کشور ریشه‌کن شود، نیاز داریم که دولت ولنگار کنونی به دولت مسئول و پاسخ‌گو و شفاف بدل شود. فساد واقعیت است و برای مقابله با آن هم باید جدی بود و خوشبختانه فساد هم سیستمی نیست، شبکه‌های به‌هم‌پیوسته که نیستند، بلکه شبکه‌هایی از گروه «تواصی‌کنندگان به شر و فساد» هستند که از ولنگاری نهایت بهره را می‌برند.
همین لواسان را ملاحظه فرمایید؛ چرا هیچ قانون و مقرراتی را رعایت نکردند و هرچه خواستند و به هر نحو که خواستند، ساختند و شهرداری و ده‌یاری‌ها و جهاد و ادارۀ آب و غیره با آن‌ها مهربان بودند و مردم محلی و بومی برای یک متر خانۀ خود گرفتار قوانین متعدد بودند؟ چرا برخی توانستند با سوءاستفاده از موقعیت‌ها زمین‌خواری، تپه‌خواری و کوه‌خواری کنند و بستر رودخانه‌ها تجاوز کنند؟ ولنگاری مدیریتی در شهر و روستا و استان و در سطح ملی باز شد که مفسدان نهایت بهره را ببرند و زندگی را برای مردم تنگ کنند.
یا در مسأله خصوصی‌سازی و واگذاری کارخانجات که چه رانت‌هایی داده شد؟ مسألۀ ارز 4200 تومانی و مسائل دیگر. ولنگاری مدیریتی بی‌داد می‌کنند و متأسفانه در این دولت به اوج خود رسیده است.
نکتۀ سوم: ذات انقلاب اسلامی، مطالبه‌گری است، مردم ما باید مطالبه‌گری را باشند، البته از مطالبه‌گری غیرواقعی باید خودداری کرد، هم‌چنین از دوگانگی‌سازی مصنوعی هم باید پرهیز کرد. بلکه واقعاً باید مشکلات واقعی مردم را شناسایی کرد و آن‌ها را مطالبه کرد. یکی از راه‌های مطالبه سر صندوق‌های رأی است. ما باید عدالت، ضدیت با فساد، کارآمدی، مردمی‌بودن، استکبارستیزی، کفایت مدیریت، مشورت‌پذیری را سر صندوق‌های رأی مطالبه کنیم، یعنی به نامزدی رأی بدهیم که شرایط لازم را داشته باشد. و کسی را انتخاب کنیم که اهلیت داشته باشند. ما که بنا نداریم، سوپرمن و قهرمان خیالی انتخاب کنیم، این‌ها مال کارتون‌های بچه‌هاست.
نکتۀ چهارم: اسیر جو تبلیغاتی هم نشویم، وقتی دشمنان انقلاب و مردم ازجمله بی‌بی‌سی، و عربستان و آمریکا و ضدانقلاب و انقلابیون پشیمان باهم هم‌صدا و هم‌داستان می‌شوند، یا انتخابات را تحریم می‌کنند یا می‌گویند: به کسی رأی ندهید! این‌ها خیرخواه ما و ملت ما نیستند. ما باید راهی را برویم که مخالف حرکت دشمن باشد. ما باید راه ولایت، راه امام و راهی که رهبر حکیم ما برای‌مان ترسیم کرده است، برویم و از این امر هم خجالت نکشیم و واهمه هم نداشته باشیم.
نکتۀ پنجم: اگر باید کشور بر مشکلات کشور خود فائق آید، مشکلات اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و اجتماعی برطرف شود، آسیب‌های اجتماعی پیش‌آمده جبران گردد، آسیب‌های فرهنگی که سال‌های اخیر رشدفزاینده‌ای داشته، کم شود، نیازمند «مدیریت سرعت تحول» هستیم. امیرالمومنین سلام الله علیه می‌فرمایند:
«أَرْجَى‏ النَّاسِ‏ صَلَاحاً مَنْ إِذَا وَقَفَ عَلَى مَسَاوِیهِ سَارَعَ إِلَى التَّحَوُّلِ عَنْهَا» [غررالحکم: 236]
«امید به صلاحیت افرادی بیشتر است که زمانی که به بدی‌ها و آسیب‌ها و چالش‌ها آشنایی پیدا کردند، به سرعت به سوی تحول برآمدید»
ما نیازمند «مدیریت جهادی» هستیم که اولاً بر مشکلات و آسیب‌های آشنایی دقیقی داشته باشند، راه آن حضور میدانی در میان اجتماع و مردم است، و ثانیاً دارای روحیۀ جهادی باشند و بسرعت برای رفع مشکلات برنامه‌ریزی و اقدام کنند.

اوقات شرعی