این آخرین یادداشت دو ماه محرم و صفر است که بخواست خدا به نگارش درآمد. ما با امام حسین سلام الله علیه همراه شدیم، در قیام لله. اصولاً امام یعنی امتی که شیعه به او اقتداء میکند و به او پیوند میخورد. در زمان ما، وجود اطهر و اقدس امام زمان سلام الله علیه مظهر تام قیام لله است. لقب آن حضرت «قائم» است، یعنی امام عصر سلام الله علیه «قائم به قیام لله» است، ایشان یک نفر هستند، اما همۀ قیامهای لله تابع قیام آن امام است. و اینگونه است که شیعه، شیعه میشود، وگرنه شیعه واژهای بدون معنا خواهد بود.
شیعه صورتی از حقیقت است و حقیقت آن پیروی از امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، آری وظیفۀ پیرو آن است که تحت پرچم امامت آن حضرت قیام لله داشته باشد: «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى» این «قُل» فقط پیام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیست، الان هم پیام و سخن حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء همین است.
بپا بخیزیم: فردی و خود را اصلاح کنیم و جمعی و جامعۀ خود و امت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم را اصلاح کنیم.
حواسمان هم جمع باشد که از شکستها و ناکامیها نیز نگران و ناراحت نشویم، نه بر گذشته تأسف بخوریم و محزون شویم و نه برای آیندۀ نگران و ترسان باشیم، ما موظف هستیم که به امام قائم خود اقتداء کنیم، برفرض هم به نتیجه نرسیم، چون تکلیف خود را انجام دادهایم، پیروز شدهایم. بلکه فکر نکنیم که شکست خوردهایم، ظاهر چنین است، اما واقع چیز دیگری است، پیروز شدهایم. چنانچه امیرالمومنین سلام الله علیه ظاهراً شکست خوردند، اما در حقیقت پیروز شدند، امرزوهروز عالَم به امیرالمومنین سلام الله علیه مینازد و معاویه کجاست؟ اکنون با دیدگاه توحیدی درمییابیم که امیرالمومنین سلام الله علیه عند الله است و معاویه در هاویه دستوپا میزند.
بنابراین برای کسانی که قیام لله دارند، زمانۀ عصر قیام است نه عصر حیرت. و این نکتۀ مهمی است. فرصت تمام شد و سخن بسیار است…
