امام حسین سلام الله علیه در مکه تدارک قیام لله را می‌دیدند و مردم را به یاری دین خدا و اقامۀ حق دعوت می‌کردند، از سوی دیگر یزید نیز ساکت ننشست و عمرو بن سعید را که به جای ولید استاندار مدینه کرده بود، به ظاهر به عنوان امیر الحاج، اما در واقع برای کشتن امام به مکه گسیل کرد و امام علیه السلام ماندن در مکه را جایز ندانستند. عمرو بن سعید به محضر امام علیه السلام مشرف شد و از قصد امام علیه السلام در اقامت مکه پرسید که امام علیه السلام پاسخ دادند: «عائذاً باللَّه و بهذا البیت» [تذکرۀ الخواص؛ ص: ۲۳۷] «به خدا  این خانه [کعبه] پناهنده شده‌ام»
با وجود این عمرو بن سعید نامه‌ای به شام نوشت و در آن از فعالیت امام علیه السلام گزارشی ارائه داد، یزید که نامه را خواند، شعری را با  این مضمون خود زمزمه کرد که اگر به سوی دشمن نتازی و او را نابود نسازی، او به سوی خود خواهد آمد و کینه‌ات را به دل خواهد پروارند. [در سوگ امیر آزادی؛ ص: ۱۶۳ ـ ۱۶۴] بنابراین خواست هرچه سریع‌تر تصمیم خود را برای شهادت امام علیه السلام را عملی کند.
در این زمان امام علیه السلام برای این‌که خونی در مکه ریخته شود و حرمت حرم شکسته نشود، تصمیم گرفته که از مکه خارج شوند. زیرا امام علیه السلام خوش نداشتند که حرمت خانۀ خدا شکسته شود، و حال که فرد خونخواری چون عمر بن سعید بر آن گمارده شود، دیگر ماندن در آن شهر جایز نیست، حتی اگر عمرو بن سعید امان‌نامه بدهد که معلوم است این امان‌نامه جعلی و دورغین است و نباید به آن اعتناء کرد.
امام علیه السلام عمرو بن سعید را بخوبی می‌شناخت که فردی خون‌ریز و بی‌رحم است و هرگز حرمت حرم را نگاه نخواهد داشت و تاریخ نیز به این مطلب گواهی داد. او هیچ حرمتی برای مکه و خانۀ خدا قائل نبود. [ناگفته‌هایی از حقایق عاشوراء؛ ص: ۱۱۷] از سوی دیگر کینۀ خاندان نبوت در دل او موج می‌زند، تا حدی که وقتی اسیران اهل بیت علیهم السلام به مدینه بازگشتند و بانوان بنی‌هاشم شیون و ناله و عزارداری می‌پرداختند، خوشحال شد و شعری انشاء کرد که «هذه واعیه بواعیه عثمان بن عفّان!» «این عزا و مصیبت در مقابل مصیبت عثمان ابن عفّان است!» [همان؛ ص: ۳۲۸] لعنت خدا بر او و خاندان بنی‌امیه باد که تا کینۀ خود را به شکل‌های مختلف نشان می‌دادند.
بنابراین بهترین کار برای امام حسین سلام الله علیه خروج از مکه بود، و این تفاوت قیام لله حضرت سید الشهداء سلام الله علیه بود که حرمت خانۀ خدا را نگه داشت و قیام للنفس عبدالله بن زیبر بود که خانۀ خدا را سپر خود در برابر بنی‌امیه قرار داد و دو بار در سال‌های ۶۴ و ۷۳ هجری قمری در آن پناه گرفت و هر دو بار توسط عوامل بنی‌امیه [بار اول توسط حصین بن نمیر و بار دوم توسط حجاج یوسف ثقفی] منهدم شد. و خودش هم در بار دوم کشته شد.
***
مشق شب؛ کوته‌نوشته‌های سید سعید لواسانی
@ssdlavasani

اوقات شرعی