یکی از درسهای امام حسین سلام الله علیه در قیام، استقامتی است که دربرابر توصیههای متعددی است که خواص به ایشان داشتند تا از قیام صرفنظر کنند، بلکه رو به سازش بیاورند. از جملۀ این افراد عمر اطراف برادر امام حسین سلام الله علیه است که میگوید: چون برادرم حسین علیه السلام در مدینه از بیعت با یزید امتناع کرد، به وارد ایشان شدم و او تنها بود. و عرض کردم: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنِی أَخُوکَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ عَنْ أَبِیهِ علیهما السلام» «فدای تو شوم از برادرت ابومحمد حسن علیه السلام و از پدرش علیه السلام شنیدم» «ثُمَّ سَبَقَنِی الدَّمْعَهُ وَ عَلَا شَهِیقِی» «در اینهنگام گریه راه سخن را بر من بست و نالهام بلند شد» و نتوانستم حرفم را ادامه بدهم.
«فَضَمَّنِی إِلَیْهِ وَ قَالَ: حَدَّثَکَ أَنِّی مَقْتُولٌ؟ فَقُلْتُ؟ حَوْشَیْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.» «او مرا به بغل گرفت و فرمود: به برادرم به تو گفت که من کشته میشوم؟ گفتم: حاشا [خدا آن روز را نیاورد] ای پسر پیامبر خدا!» او نمیتواند از خبری که از امام حسن مجتبی سلام الله علیه آگاه شده است، سخنی بگوید، زیرا خیلی برایش سنگین است.
«فَقَالَ: سَأَلْتُکَ بِحَقِّ أَبِیکَ بِقَتْلِی خَبَّرَکَ» «بحق پدرت آیا خبر از کشتهشدن من داد؟»
«فَقُلْتُ: نَعَمْ فَلَوْ لَا نَاوَلْتَ وَ بَایَعْتَ» «گفتم: آری! اگر خودت را کنار بکشی و بیعت نکنی چه میشود؟» توصیه او چیست؟ اگر شما با یزید بیعت بکنید و خودتان را کنار بکشید، جانتان حفظ خواهد شد. او میدانست که بیعتنکردن با یزید مساوی با کشتهشدن است و فکر میکرد که اگر امام علیه السلام با یزید بیعت کند و به گوشهنشینی بپردازد، از کشتهشدن نجات پیدا میکند، به حسب ظاهر هم اندیشۀ او درست بود.
«فَقَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم أَخْبَرَهُ بِقَتْلِهِ وَ قَتْلِی وَ أَنَّ تُرْبَتِی تَکُونُ بِقُرْبِ تُرْبَتِهِ» اما حضرت سیدالشهداء وی را از اندیشۀ اشتباهش درآورد و در پاسخ او «فرمود: پدرم از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم خبر داد که او و من کشته خواهیم شد و تربت من نزدیک تربت اوست.» امام علیه السلام نه تنها از شهادت خود خبر داد، بلکه مکان تقریبی شهادت را هم به وی بازگو کرد. «فَتَظُنُّ أَنَّکَ عَلِمْتَ مَا لَمْ أَعْلَمْهُ» «تو گمان کردهای که چیزی را میدانی که من نمیدانم؟» این سوال، پرسش توبیخی است که حواست کجاست؟ اگر تو از شهادت من آگاه هستی، من از جزئیات آن باخبر هستم.»
آنگاه امام حسین سلام پاسخ وی را میدهند: «وَ أَنَّهُ لَا أُعْطِی الدَّنِیَّهَ مِنْ نَفْسِی أَبَداً» «اما من هرگز زیربار پستی [بیعت از یزید و گوشهنشینی] نمیروم.» اگر بناست بین حفظ جان خود و حفظ اسلام انتخاب کنم، حتماً حفظ دین را برمیگزینم. زیرا بیعت با یزید مساوی با پستی است، هم پستی و ذلت خود و هم پستی و ذلت امت اسلامی؛ که خدا به آن اجازه نداده است.