بنا داریم قیام لله را در پرتو سیره وگفتار حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در قیام لله عاشوراء در دو جنبه فردی و جمعی تحلیل کنیم. این فقره و چند فقرۀ بعدی به کلام امام علیه السلام در زیارت قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه السلام در مدینه میپردازیم. طبق نقل مرحوم مجلسی [بحارالانوار؛ ج: ۴۴؛ ص: ۳۲۷] شبانگاه به زیارت قبر جد خود رفت و گفت:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهُ! أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فَاطِمَهَ فَرْخُکَ وَ ابْنُ فَرْخَتِکَ» درود بر تو ای پیامبر خدا! من حسین پسر فاطمه، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم»
«وَ سِبْطُکَ الذَّیِ خَلَّفْتَنِی فِی أُمَّتِکَ» دخترزادۀ تو هستم که مرا در امت خود جانشین فرمودی» مقام معنوی و جانشینی خود را بیان میفرمایند.
«فَاشْهَدْ عَلَیْهِمْ یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونِی وَ ضَیَّعُونِی وَ لَمْ یَحْفَظُونِی وَ هَذِهِ شَکْوَایَ إِلَیْکَ حَتَّى أَلْقَاکَ» «ای پیامبر خدا بر آنان گواه باشد که مرا خوار کردند و ضعیف نمودند و حرمت مرا رعایت نکردند. و این شکایت من به پیشگاه تو است تا تو را ملاقات کنم.»
از نقلهای تاریخی برمیآید، امام علیه السلام چند روزی را در مدینه توقف کردند و هرشب به زیارت قبر جد بزرگوارشان و مادر و برادر خود میرفتند، معلوم است که این زیارتها برای برگرفتن توشۀ معنوی برای حرکت عظیم خود بود. اینکه در آن شبها و مناجاتها چه گذشته است، فقط بخش کمی از آن نقل شده است. یکی از موارد زیارتی است که احتمالاً مربوط به شب نخست است که در آن امام خود را با نام فاطمه سلام الله علیها معرفی میکنند تا جای شبهه برای کسی باقی نماند. و در آن بیان میفرمایند که امت و حاکمان خائن رعایت حق را نکرده و موجب پایمالشدن حق شدند و همین مطلب زمینۀ قیام را فراهم کرده است.
روای میگوید: «ثُمَّ قَامَ فَصَفَّ قَدَمَیْهِ فَلَمْ یَزَلْ رَاکِعاً سَاجِداً» «آنگاه ایستاد و همواره به رکوع و سجد مشغول بود.» اما برای احقاق حق؛ باید رهتوشۀ معنوی داشت که از آن به قیام لله فردی یاد کردیم، هرکس که بخواهد امت را بیدار کند، باید قلبش به بندگی خدا بیدار باشد و برای تحقق اهداف الهی و اقامۀ حق، باید دل را به خدا سپرد و مراتب بندگی را طی کرد و به حق مطلق یعنی خدای تعالی پیوند بخورد و این راه مستقیم قیام لله است که از سیرۀ عملی امام حسین سلام الله علیه میآموزیم.
