رسیدیم به این‌که عاشوراء ملاک و میزان قیام لله است. مرحوم علی اکبر پرورش تفاوتی بین حسینی‌بودن و عاشورایی‌بودن بیان می‌کنند، به این مضمون که ملاک حسینی ‌بودن محبت عام است که ما برای امام حسین سلام الله علیه مجلس می‌گیریم و گریه می‌کنیم و به سر و صورت می‌زنیم. و ملاک عاشورایی‌بودن عشق خاص است که تا نهایت با امام حسین سلام الله علیه هستیم.
بنده این سخن را با بیان خودم تبیین می‌کنم. از قیام امام حسین علیه السلام و تا امروز، افراد زیادی محب سالار و سید شهیدان هستند و قلب‌شان برای آن اما می‌تپید، اما تعداد کمی توفیق پیدا کردند که تا آخر با امام و کاروان امام باشند تا عاشوراء را درک کنند و از حضرت جدا نشوند. به تعبیر دیگر فقط تعداد کمی ملاک قیام لله را داشتند و بقیه، علی‌رغم دوستی و مهری که داشتند، در دام قیام للنفس اسیر شدند. مثال این حقیقت از ذی‌حجۀ تا عاشوراء سال ۶۱ فراوان است و بنده فقط به دو مورد اشاره می‌کنم.
امام حسین سلام الله علیه در روز ۲۳ ذی‌حجۀ به منزلی به نام «زباله» رسیدند که در آن خبر شهادت مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر رسید، و معلوم شد که ابن‌زیاد بر کوفه مسلط شده است و کار امام حسین علیه السلام و هرکس با ایشان است به شهادت می‌انجامد. امام علیه السلام خطبه‌ای خوانند و در آن اعلام کردند که هرکس می‌خواهد که برگردد، من بیعتم را برداشتم و برگردد! و عدۀ زیادی که از مدینه و مکه همراه امام علیه السلام شده‌ بودند، از کاروان جدا شدند و حضرت را تنها گذاشتند. [الارشاد؛ ج: ۲؛ ص: ۷۵ـ ۷۶] آنان از دوستداران امام علیه السلام و دشمنان خاندان اموی بودند، و تصور می‌کردند که امام علیه السلام به حکومت خواهد رسید و دورۀ آسایش آنان فرامی‌رسد و احیاناً خود به منصبی می‌رسند، اما وقتی دیدند که جز داغ شمشیر و زخم نیزه‌ها در انتظارشان نیست،  از امام کناره گرفتند. چرا؟ زیرا قیام للنفس داشتند، نه قیام لله.
در مقابل زهیر بن قین است که ابتداء حاضر به همراهی امام حسین سلام الله علیه نبود، اما در ملاقاتی که با آن حضرت داشت، چهر‌ه‌اش به نور امامت روشن شد و با حضرت آمد تا پای شهادت، به‌گونه‌ای که وقتی امام علیه السلام در شب عاشوراء فرمودند: از تاریکی شد استفاده بکنید و بروید، زیرا آنان با من کار دارند، به امام عرض کرد: به خدا سوگند اگر هزاربار کشته شوم و زنده شوم و باز کشته شوم، درحالی که می‌دانم با این‌کار می‌توانم شما و اهل بیت‌تان را حفظ کنم، باکی ندارم.[بحارالانوار؛ ج: ۴۴؛ ص: ۳۹۱] چرا؟ زیرا او قیام لله داشت و فهمیده بود که قیام لله فقط در تبعیت از امام علیه السلام است و علمش همراه با ایمان کامل بود که به قلبش رسوخ کرده بود و در عمل هم مردانه تا آخر ایستاد.

اوقات شرعی