اگر اقتصاد سالم باشد، جامعه رشد خواهد کرد و ثروت در کل جامعه توزیع میگردد. نظام سرمایهداری که محور زندگی را بر اقتصادِ سرمایه
گذاشته است، نظامب است که برپایۀ آن سرمایهدار امکان مییابد هرچه بیشتر جلب ثروت بکند، تا میتواند تمتع مسرفانه از طبیعت و امکانات اجتماع داشته باشد.
نکته آن است که انسان هم محصول محیط است، و عادات بر اکثریت جامعه حاکم است که تبدیل به فرهنگ عمومی جامعه شده است، اما فرهنگ دورۀ جدید که برآمده از نظام مدرن است، فرهنگ سرمایهداری است. بدیهی است که در این نظام، سخنگفتن از عدالت حقیقی بیمورد است و معیار عدالت هم سرمایهداران و به تعبیر قرآن کریم «ملأ» و «اشراف» هستند و این یعنی رشد بیعدالتی در سطح جامعه.
اما رشد بیعدالتی به ستم، فساد، تبعیض و فقر روزافزون میانجامد، زیرا قلههای ثروتی درست میکند که کنار آن درههای هولناک فقر به وجود میآید.
در مقابل نظام دینی که برپایۀ شریعت خاتم اداره میشود، باید نظام اقتصادی اسلامی و اصول و قواعد آن را به طور صحیح اجرا کند تا مانع رشد آسیبهای مذکور شود و بیعدالتی و فساد و فقر و تبعیض را درون جامعه سرکوب کند. این چگونه است؟ با برقراری عدالت.
معیار حکومت و دولت و نظام اسلامی عدالت است و این معیاری است که به هیچ وجه نباید نسبت به آن کوتاه آمد، وگرنه نظام و جامعه را از درون ـ چون موریانهای ـ میخورد و نابود میکند. این بحث را بخواست خدای سبحان ادامه خواهیم داد.