خوئینی‌ها در نامه‌ای کوتاه که معلوم است با مشورت و مهندسی طراحان خبره نوشته شده است، نامه‌ای سرگشاده

و لایه‌لایه نوشته تا پیام در دهن مخاطب رسوب کند، یعنی نامۀ او ظاهری دارد و باطنی، و  به این دلیل محتوایش می‌تواند در اذهان رسوخ کند، نامه‌ای از صدر و ذیلش مشخص می‌شود، چندین‌بار نوشته، بازخوانی، اصلاح، جابه جا و بالا پائین، مهندسی شده است. و در جمله‌بندی‌ها و کاربرد ضمایر آن هوشمندی به کار رفته که ضمایر بتواند مرجع خودش را پیدا کند یعنی بدون اینکه نگارنده  زحمتی بکشد و اتهامی وارد کند و ذکری به میان بیاورد، مخاطب را نسبت به اصل مطلب حساس کند. بنابراین نامۀ او نیست، بلکه نامۀ جریانی است که حیات سیاسی خود را در خطر می‌بیند.
این نامه 14 ادعا را مطرح کرده که البته اثبات ادعا با مدعی است اما در لایه دوم همۀ آن‌ها یک پیام نهانی وجود دارد و ما فقط به لایۀ دوم توجه می‌کنیم.  پیام نهفته یا لایه دوم این نامه عبارت است از:۲
1-  مردم سرکارند و آمدوشد دولت‌های متعدد، مجالس گوناگون و انتخابات پی‌درپی نمایشی بیش نیست «…البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب ارادۀ عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست».
2- امکان مشارکت و نظردهی و نقد در حکومت جمهوری اسلامی وجود ندارد و ناقدان از آزادی و امنیت برای اظهارنظرکردن برخوردار نیستند.
3- مسئولیت تمام اتفاقات ناگوار و گرفتاری‌های کشور در چهل سال اخیر نه تنها به گردن رهبری معزز کنونی که نظام ولابت فقیه است.
4-  اگر به این نامه ترتیب اثر ندهید استبداد و دیکتاتوری مذهبی است.
بنابراین لُب کلام وی یک سخن است که مقصر وضع کنونی نظام دینی و در راس آن یعنی رهبری است، و هدف وی ایجاد تشکیک حتی در ولایت فقیه و نظام و رهبری است.
هدف این است، و به همین دلیل سرگشاده نوشته شده است.
برای برخورد هوشمندانه باید سناریوی طراحی‌شده در پس این نامه هنرمندانه و با کیاست به چالش کشیده شود بعنوان مثال:
الف-  آقای خوئینی‌ها مورد سوال قرار گیرد که اگر صداقت و حسن نیت دارند چرا نامه را سرگشاده داده است؟
ب- استنادات وی برای صفت و موصوفات و اضاف و مضاف‌الیه‌های نامه و بسیار و اغلب‌ها و نسبت‌های به کار رفته چیست؟ برای مثال نوشته است: «آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان می‌‌گذرد زیبنده نظامی نیست» مگر او علم غیب دارد که چنین استناداتی می‌کند؟
ج- چرا مرجع ضمایر به کاررفته در نامه وی مشخص نیست؟ اگر به مقام معظم رهبری نوشته است، چرا وضوح کلامی ندارد. (برای مثال مرجع ضمیر «عالی‌ترین سطح مدیریت» در این جملۀ خوئینی‌ها چرا معلوم نیست؟
د- او دعا کرده شیوه‌ای که تاکنون در مملکت به کارگرفته شده اگر محصول محاسبات متعارف است….. عده‌ای هستند که به بازی گرفته نشده و حق اظهارنظرشان نادیده گرفته شده است. این ادعا اگر در نامه خصوصی مطرح شود طبیعی است که فهرستی از اسامی آنانی که تاکنون دیده نشده و شنیده نشده‌اند، باید به عنوان به پیوست ارائه شود، اما هنگامی که در انتشار عمومی و انظار ملت ایران این ادعا مطرح می‌شود، نقض غرض است زیرا او با نگارش این نامه و طرح ادعاهای خود، دیده شده است، اگر بگویند در مصادر حکومت دیده نشده‌اند که آن نیز مثال‌های متعددی نقض دارد که به‌هیچ‌وجه قابل انکار نیست. او با این پارادوکس چه می‌کند؟ اگر در نامه صداقت بود، می‌دانست که مخاطب بسیاری از مشکلات کشور او و دوستانش هستند، اما نظر می‌رسد که نامه یک پیام بیشتر ندارد که ما از انقلاب و نظام اسلامی پیشیمان هستیم و این بیانیه‌ای برای بیان ضمیر درونی خود و جریان وابسته به او بود، هم‌چنین یارگیری برای حرکت بعدی.

اوقات شرعی