طب روحانی
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی میفرمایند: «العِلمُ علمان، علمُ الأبدانِ وَ علمُ الأدیان» [بحارالانوار: 1/220] «علم دو دانش است: علم بدنها و علم دینها» یعنی بشر در زندگی خود به دو دانش نیاز مبرم دارد: نخست دانش پزشکی که موضوع آن بدن انسان است از حیث اینکه سلامت باشد، دو علم ادیان که دانشها و علوم دینی و اسلامی است که سلامت اعتقادات، سلامت رفتار و اعمال فردی و اجتماعی و سلامت نفس و درونیات نفسانی انسان را برعهده دارد. بنابراین کمال انسان در دنیا و آخرت منوط به اصلاح دو ساحت انسانی است، و آشنایی با علم پزشکی و عمل بر طبق دستورات آن بدن سالم بماند که باعث میگردد روح نیز که مناسبتی تام با بدن دارد، آرام گیرد و بتواند مدارج ترقی را بدون مانع جسمانی طی کند. زیرا اگر ما از نظر جسمانی بیمار و معلول باشیم، تواناییمان برای ریاضتهای شرعی و اعمال عبادی و اخلاقی کم خواهد شد و این خود مانعی بزرگ بر سر راه سلوک الی الله است. از سوی دیگر اگر علم ادیان حاصل شود و به مقتضای آن عمل گردد، انسان با قوت علمی و عملی، سیر و سلوک الهی را طی خواهد کرد و طبعاً توان پروازش چنان بالا خواهد گرفت که تا دوردستها را نیز سیر میکند. [ملاصدرا؛ تفسیر القران الکریم؛ 6/57] علم الابدان را طب جسمانی یا دانش پزشکی و علم الادیان را طب روحانی نام مینهند و عمده در طب روحانی علم اخلاق است، بلکه اگر طب روحانی به صورت مطلق به کار رود، منظور علم اخلاق میباشد.
اما چنانچه ما در طب جسمانی نیازمند پزشکانی ماهر و با وجدان هستیم، در طب روحانی نیز طبیبان دردآشنا را محتاجیم تا درد ما را بشناسند و راه معالجه راه هم به نکویی بدانند. به این دلیل است که امیر مومنان سلام الله علیه؛ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم را پزشک ما معرفی میکنند که هم درد ما را بخوبی میشناسند و هم راه معالجه و دارو و درمان را به همراه دارند و در صورت لزوم دست به تیغ جراحی میبرند و در این راه از هیچ بیماری فروگذار نمی شوند، زیرا در مطب خود ننشستهاند که بیمار به دنبال او برود، بلکه خود به دنبال بیماران میروند. «طبیب دوار بطبه» [نهج البلاغه؛ خطبه 107؛ ص: 120؛ موسسه نهج البلاغه؛ از خواننده محترم خواهش میکنم که همه خطبه را با دقت ـ نه یک بار بلکه چندین بار بخوانند، تا به کنه مطلب پی ببرند.] و این شان معلم اخلاق و مهذب نفوس است که جز پیامبر و خاندان او سلام الله علیهم اجمعین؛ تنها علماء ربانی را سزاست. نه هر کسی که دعایی مینویسد و کلامی نافذ دارد که آنها پزشکان قلابی هستند که حتما بیمار خود را میکشند و به هلاک میرساند!