کرونا آزمونی بزرگ برای دولت و همچنین ملت است. خطر کرونا و لزوم خودداری از سفر و تردد در سطح شهرها، از نظر دولت فقط به توصیۀ اخلاقی تنزل پیدا کرده است. در مقابل مراجع دولتی رسماً اعلام میکنند، موج بازگشت مسافران اوضاع را بدتر میکند، و این نشان میدهد که دولت به وظیفۀ قانونی خود عمل نکرده است.
اینکه دولت توصیه کند و دستگاههای تبلیغاتی اثرات سوء سفر و ترددهای بینشهری را بیان کنند، کار خوبی است، اما وظیفۀ دولت بالاتر از آن است و آن إعمال قدرت نسبت به کسانی است که به دستورات پزشکی و حساسیت وضعیت موجود بیتفاوت هستند، و این امری است که انجام نمیشود. سلامت و زندگی مردم امری نیست که فقط با توصیه تأمین شود. بلکه جزء حوزۀ عمومی است و دولت وظیفۀ دارد نسبت به آن قاطعیت نشان دهد.
اما چرا دولت نسبت به آن بیتفاوت است؟ بنظر میرسد قوۀ مجریه در حال حاضر دیگر قوه نیست و قدرتی برای حضور موثر در حوزۀ عمومی و مسئولیت دولتی ندارد. قوۀ مقننه هم چنین است، و در انجام وظایف خود ناتوان است. حتی قوۀ قضائیه که نشان داده، إعمال قدرت را خوب بلد است، دربرابر بیعملی و بیقدرتی دولت دست بسته است، این امر به قوای نظامی و انتظامی هم سرایت کرده است. و این وضعیت خطرناکی است که کشور را تهدید میکند. دولت در کشور نقش اساسی برعهده دارد و قدرت و اقتدار آن موجب اقتداربخشی به سایر قوای کشور میشود و ناتوانیاش موجب سرایت به سایر بخشها میشود.
اینکه رئیس جمهور با افتخار اعلام میکند: «از قوۀ قهریه استفاده نکردیم و فقط از مردم تقاضا کردیم به سفر نروند و امروز میبینیم که مردم بخوبی رعایت کردند و با مشاهدۀ وضعیت امروز جادهها خستگی من تمام شد.» در حالی که سرپرست هلال احمر از سفرهای دردسرساز سخن میگوید که در عرض فقط چهار روز 3 میلیون نفر به سفر رفتهاند؛ آیا نشان از بیدولتی و ناتوانی دولت در ادارۀ کشور ندارد؟
متأسفانه کرونا دولت را لخت کرد و آنچه را دوست نداریم عیان شود، برای همگان عیان کرد. و آن بیقدرتی است، در جایی مردم نیازمند اقتدار دولت هستند. آیا میتوانیم از این وضعیت عبور کنیم؟