شرح کوتاه دعای هفتم صحیفۀ سجادیۀ
توضیح:
بخواست خدای متعال دعای هفتم صحیفۀ سجادیه را بیانگر عرفان ناب است و در رویدادهای مهم و سخت خواننده میشود و امام خامنهای «حفظه الله تعالی» توصیه کردند، مومنان آن را بخوانند، ترجمه و شرح کوتاه داده میشود تا برادران و خواهران مومن بیشتر از مفاهیم والای آن بهره ببرند.اینک بخش هشتم و آخر ارائه میشود که فراز هفتم دعاست.
فراز هفتم: تو فقط میتوانی، اگرچه شایستگی آن را ندارم
وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
ترجمه
و مرا به سبب چیرگى اندوه، از انجام واجبات و کاربستن مستحباب باز مدار. زیرا پروردگار من! از آن سختی بر من فرود آمده، بیطاقت هستم، و از آن اندوهی که بر من وارد شد، جانش آکنده است، و تنها او توانا هستی اندوه و گرفتاری را برداری و آنچه را بر من وارد شده است، برطرف فرمایی؛ پس یا من چنین کن و اگرچه سزاوار آن نیستم، بلا را از من بگردان، ای دارند، عرشِ بزرگ!
شرح
فراز پایانی دعای پرمحتوا و عمیق امام سجاد سلام الله علیه را باهم میخوانیم. ایمان همراه با عمل صالح است که حقیقت بندگی را شکل میشود و موجب رستگاری ماست و پایۀ آن انجام واجبات و قیام بر مستحبات است. اما چهبسا گرفتاریها و سختیها و اندوهها و مشکلات راه رسم بندگی را سد میکند و موجب کاهلی در واجبات و بیتوجهای به مستحبات میشود. ما همگی امتحان کردهایم که وقتی فکر مهمی داریم، نمازی را که میخوانیم، اصلاً به آن توجه نداریم و کاملاً به آن بیتوجه هستیم و حال انجام مستحباب را هم نداریم. زیرا فکر و ذهن و دل ما مشغول است. یا عوامل بیرونی چون کرونا موجب تعطیلی نمازهای جمعه و جماعات میشود و اجتماعات مذهبی را به تطیلی میکشاند. و همین موجب اندوه مومن است که با واجبات و مستحباب انس دارد و با آنها به خدا تقرب میجوید.
امام علیه السلام میفرمایند: «وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ» مرا به دلیل گرفتارشدن به سختیها از اهتمام و توجۀ دقیق به واجبات و رعایت مستحباب باز مدار. آنقدر گرفتاریها و سختیها و بلاها بر ما فشار درونی یا بیرونی میآورد که نماز ما دچار نقصان میشود، و نماز بیحواس میخوانیم. یا به دلیل بیماری از توفیق روزۀ واجب ماه رمضان باز میمانیم و اینچنین دچار سرگردانی و اندوه میشویم و از تعهدی که برای مراقبت از واجبات خود داریم، باز میمانیم و نسبت به مستحباب هم سست میشویم و این درد بزرگی است، و از خدای تعالی میخواهیم گرفتاریها ما را به چنین حالتی دچار نکنند.
«ضِقْتُ بِالامرِ ذَرْعاً» در جایی بکار برده میشود که توان حمل را نداشته باشد. [ریاض السالکین: 2/320] به عبارت دیگر سنگینی مشکل و بلا بیش از طاقت باشد، در دعای پایانی سورۀ مبارکۀ بقره هم به خدای تعالی عرض میشود: «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَهَ لَنا بِه» [بقره: 286] «پروردگار ما! آنچه ما تاب آن را نداریم بر ما تحمیل مکن» امام علیه السلام به خدای تعالی عرض میکنند: «فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً» پروردگار من! باری که بر دوشم آمده است، بر من گران آمده و طاقت تحمل آن را ندارم، «وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً» و سختی و بلا که بر من حادث شده است، اندوهگینم کرده و فکر مرا مشغول خود کرده است، بهگونهای که توان عبادت ندارم و دستم به کار نمیرود.
«وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ» و تنها تو توان داری که این گرفتاری و بلا را از من برطرف کنی و هیچکس را توان آن نیست. «وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ» و تنها تو قادری که آنچه را من در آن سقوط کردهام، از من دفع و برطرف کنی، «فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ» پس چنین کن و گرفتاری و سختی را از من برطرف کنم، اگرچه شایستۀ آن نیستم. این زبان دعاست که در آن تحکم نیست، بلکه بیان فقر و نیاز است، میدانم که سزاوار اجابت دعا نیستم، اما لطف و رحمت تو بیشتر از شایستگی من است و به فضل و رحمت و احسان تو پناه میآورم تا فقر و بیچارگی مرا جبران فرمایی.
«یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» ای صاحب عرش بزرگ. تو برای همۀ موجودات و اشیاء احاطه داری و قدرت و علم تو مطلق است و ضعف و فقر مرا میدانی و صدای شکایت مرا میشنوی و بر ناتوانیام آگاه هستی و از اضطرار و و اضطراب درونیام مطلع هستی و کشف و دفع هم فقط به دست توانای توست.
امام علیه السلام رهایی از گرفتاریها و بلاها را از خدا خواست تا به بندگی او ضربه نخورد و واجبات و مستحباب تحت تأثیر واقع نشوند و این رسم بندگی است. بله سختیها و بلاها و مشقتها از جمله مریضها، گرفتاریهای مالی و معیشتی، بلاها طبیعی و درگیریهای سیاسی و اجتماعی میتواند دین ما را هدف قرار دهد، چنانچه دیدهایم و شنیدهایم، به ویژه اگر این گرفتاریها به حدی برسد که تحمل آنها برای افراد سخت و جانکاه باشد و فکر و ذکر آنان را به خود مشغول کند تا جایی که به ترسی یا اندوهی گرفتار شوند که توان هیچ کاری مثبتی از جمله عبادت نداشته باشند.
در جایی که بلا انگشتری شود و من نگین آن! دیگر چه توقع فکر و ذکر و عبادت و کار درست! تنها مومنان پرتوان که به مرتبۀ شهود عقلی یا قلبی رسیدهاند، در سختیها بزرگ خود را نمیبازند، و بر بلاها استوار هستند و هیچ نگرانی به جانشان راه ندارد، اما مومنان عادی ـ که اکثریت جامعه را تشکیل میدند ـ خود را ازدسترفته میدانند. به این دلیل از خدا بخواهیم که دچار بلاهای سهمگین نشویم و اگر شدیم، خداوند با منت و لطف خود آن بلاها را برطرف کند، اگرچه استحاقی برای اجابت دعا در خود نمیبینیم، اما لطف خدا بیش از استحقاق ماست و اصولاً خدا به استحقاق نمیبخشد و به رحمتش عطا میکند.
نکتۀ آخر اینکه «ما کرونا را شکست میدهیم» شعار درستی نیست، بلکه باید در ضمن آن «ان شاء الله» بیاید که «بخواست خدا کرونا را شکست میدهیم.» اگرچه نگاه توحیدی آن است که خدای تعالی کرونا را ریشهکن میکند، و از خدا بخواهیم بر ما منت بگذارد و ما را واسطۀ فیض ریشهکنی کرونا قرار بده.
و کلام آخر اینکه از این فرصت استفاده کنیم و از خدا بخواهیم که بنبستهای ذهنی و فکری و قلبیمان را برطرف کند و دید توحیدی عنایت فرماید. ان شاء الله تعالی