شرح کوتاه دعای هفتم صحیفۀ سجادیۀ
توضیح:
بخواست خدای متعال دعای هفتم صحیفۀ سجادیه را بیانگر عرفان ناب است و در رویدادهای مهم و سخت خواننده میشود و امام خامنهای «حفظه الله تعالی» توصیه کردند، مومنان آن را بخوانند، ترجمه و شرح کوتاه داده میشود تا برادران و خواهران مومن بیشتر از مفاهیم والای آن بهره ببرند. اینک بخش هفتم ارائه میشود که فراز ششم دعاست.
فراز ششم: گشایش و رهایی
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَهَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً
ترجمه
پس بر محمّد و خاندانش درود فرست، و اى پروردگار من! به فضل و احسانت درِ گشایش را به رویم بگشاى و به توانایی خود، سلطانِ غم را درهم بشکن و در آنچه زبان به شکایت گشودهام، به نیکی بنگر، و شیرینی احسان را در آنچه درخواست دارم، به من بچشان، و نزد خود رحمت و گشایشی شادیبخش و بیرنج ببخش، و از پیشگاه خود راه رهاییِ سریع را برای من مقرر بدار.
شرح
پس از آنکه در فرازهای پیشین سه معرفت برای ما حاصل شد: اینکه اراده و معیشت خدا بر جهان و زندگی ما حاکم است، هرچه رحمت و نعمت و سختی و نقمت به ما میرسد، از اوست و جز او هم توان دفع و رفع سختیها و دشواریها را ندارد و اینکه جز او هیچِ هیچ است و در عالَم وجود کارهایی نیست، تا توان رفع و دفع مشکل ما را داشته باشد و اینکه من هم هیچ هستم و در برابر حوادث و رویدادها پیشآمده دستبسته و ناتوانم؛ در این فراز درخواست گشایش و رهایی را از خدای تعالی شروع میکند تا پروردگار عالم دشواریها و بلاها و سختیها را برطرف فرماید و این معرفت چهارم است.
این فراز دعا را با با صلوات شروع میکند تا برکت پیامبر خدا و خاندان وی صلی الله علیه و علیهم اجمعین دعا مستجاب شود: «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»
توسل به پیامبر اکرم و خاندان پاک ایشان سلام الله علیه روش دعایی خاندان نبوت است، چنانچه حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها اینگونه گشایش از خدا برای خود و مردان و زنان مومن میخواهند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ فَرَجِی وَ فَرِّجْ عَنْ کُلِ مَهْمُومٍ وَ مَغمُومٍ وَ مَدیُونٍ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات» [الصحیفۀ الفاطمیۀ الجامعۀ: 42]
«خدایا بر محمد و خاندان پاک او درود بفرست و درگشایش کار آنها شتاب بفرما؛ و در گشایش کار من و گشایش هر اندوهگینی، غمزدهای و بدهکاری شتاب بفرما.»
«وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ» پروردگار من! به فضلت درِِ گشایش را به روی من بگشای. خطاب را با «یَا رَبِّ» آورد تا به اسم «رب» خدای سبحان و ربوبیت خدای متعال پناهنده شود، همچنین از فضل و احسان خدا گشایش را برای خود درخواست کرد.
«وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ» و به توانایی خود سلطان اندوه را درهم بشکن. اندوه را به پادشاهی تشبیه فرمود که بر دل ما هجوم آورده و آن را تسخیر کرده است و فقط توانایی و قدرت خداست که این سلطان تصرفگر را درهم میشکن.
«وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ» در آنچه از آن زبان به شکوه گشودم، با نیکی و حُسن نظر بنگر. منظور آن است که به شکایت من با کمال اعتناء توجه بفرما و آن را برطرف بفرما. آری مومن فقط شکایت خود را به خدا میگوید: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ» [یوسف: 86] «[یعقوب] گفت: من شکایت غم و اندوه خود را فقط نزد خدا میبرم.» و از او راه نجات میخواهد.
«وَ أَذِقْنِی حَلَاوَهَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ» و شیرینی احسان را در آنچه درخواست دارم، به من بچشان. سختی و تلخی آن را تنها احسان توست که شیرین میسازد و ذائقۀ تلخ مرا تنها شیرین رحمت و احسان توست که شیرین میکند.
«وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ فَرَجاً هَنِیئاً» و از نزد خود مرا رحمت و گشایشی شادیبخش ببخش که زحمت و سختی از من دور شود و آسایش جای آن را بگیرد. با سرازیرشدن رحمت خدا، همۀ سختیها و رویدادهای ناگوار و تلخ برطرف میشود و گشایش شادیبخش جای آن را میگیرد.
«وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً» و از پیشگاه خود راه برونرفت سریع برای من قرار بده. ما اگر بخواهیم از کرونا و امثال آن آسوده شود، راهش را باید خدای تعالی پیش پای ما قرار دهد تا دانشمندان ما به لطف و فضل الهی بتوانند راه مقابلۀ سریع و کمهزینه با آن را پیدا کنند و ملت بلکه جهان را از آن آسوده کنند. پس ما اگر بخواهیم در بحرانها و ناملایمات خدمت درخوری بکنیم،راهش پناهآوردن به خداست که ما هیچ هستیم و از خود چیزی نداریم، مگر لطف و احسان و فضل و رحمت خدا ما را در آغوش کشد و واسطۀ فیض الهی شویم. آنوقت میدانیم که علم و خدمت ما از جانب اوست، و به خودمان مغرور نمیشویم.
این فراز معرفت ما را به کمال میرسد که حالا که خدا بینیاز محض است و ما فقر محض؛ فقط باید به او پناه برد و از مقام ربوبیت او خواست که گرفتاریها را از ما برطرف فرماید و تهدید را به فرصت تبدیل کند.
بنای ما بر اختصار است، وگرنه ارتباط واژگان در دعا بهگونهای است که باید در عبارات دقت کرد که از خوانندگان میخواهم خودشان به این امر توجه کنند تا معرفت عزیزان به ارتباط امور و اشیاء باهم زیاد شود.