عمر و فرصت
امیر مومنان سلام الله علیه در بیان معروفی میفرمایند: «إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّه» «ازدست دادن فرصت غصه است». [نهج البلاغه؛ حکمت 118] چرا چنین است؟ زیرا فرصتها غنیمت هستند «الْفُرْصَهُ غُنْمٌ» [مسترک الوسائل؛ 12/142] که همانند شهاب به سرعت میگذرند: «الْفُرْصَهُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» [نهج البلاغه؛ حکمت 21]
به دشواری زلیخا داد از کف دامن یوسف به آسانی من از کف چون دهم دامان فرصت را؟ [صائب]
گاهی فرصتها مرتبط به امور دنیایی هستند، همانند اینکه ما فرصت مناسب شغلی، یا مورد خوبی برای ازدواج یا فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری و سود کلان را از دست میدهیم، این امور خیلی جای غصه ندارد، زیرا امور دنیایی هستند که نباید همت اصلی باشند، زیرا خود دنیا زودگذر و فانی است، چه برسد به فرصتهای دنیایی. اما اگر فرصت در رابطه با آخرت باشد که جاودان است و هیچ چارهای هم از آن نیست، چطور؟ آیا در این صورت جا ندارد که ما فرصتها را غنیمت شماریم و برای ازدست دادن آنها غصه بخوریم و ناراحت شویم؟ یقیناً چنین است.
وقت را غنیمت دان آنقدَر که بتْوانی حاصلِ حیات ای جان، این دم است تا دانی [حافظ]
حضرت آیت الله حقشناس قدسسره میفرمودند:
«آنقدر در آرامگاه قبر بخوابی که استخوانت بپوسد. فرصت را مغتنم بشمار، دادشجون! تا که زود است بزن بر دامن صاحبدلی دست.»
چند در خواب رود عمر تو ای بیپروا؟ آنقدَر خواب نگهدار که در گور کنی [صائب]
ندای واحسرتای بسیاری از مردم در قیامت بلند است که ما فرصتها را از دست دادیم و از حضور خدا محروم شدیم: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّه» «تا آنکه نگوید: دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم» [زمر: 56] دنیا گذرگاهی است که انسان در آن آمده تا با بندگی خدا آن را سپری کند، اما عمر را مغتنم نمیداند و زیان میبیند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِإلأخسَرینَ أَعْمالًا *الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» «بگو آیا شما را به زیانکارترین مردم آگاه کنم؟ کسانی که کوشششان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مىپندارند که کار خوب انجام مىدهند.» [کهف: 103 ـ 104]
خداوند ما را برای حیات ابدی و آرامش جاودان آفریده است که حداقل قیمت ما بهشت است، وگرنه ارزش نهایی ما لقاء الله و دیدار یار است و باید همۀ عمر تلاش کنیم و لحظهای را از دست ندهیم که اگر چنین شود، گرفتار شکنجی دردناک میشویم. فرصت دنیا مهلت بندگی خداست که این بندگی نه طوق بلکه افتخاری است که انسان را به بالا میبرد و در دنیا و آخرت عزیز میکند. اما بندگی با مجاهدهای مستمر حاصل میشود که نام آن خودسازی، پایبندی به اخلاق و جهاد اکبر است.
آری باید پایبند به اخلاق بود، زیرا انسان صورتی ظاهری در دنیا دارد و آن را میبینیم و باطنی که درپس مرگ ظهور پیدا میکند و این باطن یا با اخلاق کریمانۀ الهی و جهاد اکبر زیبا میشود یا خدای ناکرده با غفلت و ازدست دادن فرصتها سیاه.