گشت با چراغ
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفت: «یافت مینشود جستهایم ما گفت: «آنک یافت مینشود، آنم آرزوست»
راستی چرا شیخ در روز روشن چراغ به دست، گرد شهر میگشت تا انسان را بجوید؟ چون از انساننماهایی که در حقیقت دیو و ددند، ملول گشته است، میگردد اما نمىیابید. پس چه باید کرد؟ آیا باید ناامید شد؟ نه، هرگز! زیرا خداوند انسان را تاج «کرمنا» بر سر نهاده و بر بسیاری از آفریدههای خود برتری داده است [اسراء: 70] و بدو قوۀ فکر و عقل عنایت کرده و با این قوه میتواند از همۀ موجودات عالم برتری یابد و به جانشینی خدا در روی زمین نائل شود. اما با کمال تاسف بسیاری از ما از اصل خود دور میشویم، و در حد چهارپایان، بلکه پستتر سقوط میکنیم: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» «آنها مانند چهارپایاناند بلکه گمگشتهترند، ایشان همان غافلانند.» [اعراف: 179] و اینجاست که حقیقت انسانی ما گم میشود!
ما همواره برسر دو راهی قرار داریم: راه انسانشدن و به اخلاق رویآوردن یا به حسب طبع رفتار کردن و در حدود حیوانی گرفتار آمدن. دلیل این حالت دوگانه این است که ما در کنار اندیشه و عقل دارای دو قوۀ شهوت و غضب هستیم، این دو قوه فوائد بیشماری دارند و بقای نسل و نوع آدمی به دو است و اگر تربیت و تهذیب شوند و تحت حاکمیت عقل قرار گیرند، انسان مالک آن دو قوا میشود، و آن دو را در جهت اهداف انسانی خود به کار میگیرد، در این صورت راه برای صعود به قلۀ انسانیت باز میشود. اما اگر چنین نکند، آنها مالک انسان میشوند و هرجا بخواهند، او را میکِشند و آنگاه تهذیب نفس سخت و پیچیده و در حالاتی محال میشود.
صعود به حقیقت انسانیت در دورهای که ما زندگی میکنیم سختتر شده است. زیرا جهان ازخود بیگانۀ ما همۀ ابزار و وسایل را برای تقویت این دو قوه فراهم کرده است، سینما و فیلم و تلویزیون، بازیهای رایانهای و خیلی امور دیگر برای تقویت شهوت و غضب سامان یافتهاند، تا انسان را در حد چهارپایان ـ در قوۀ شهوانی ـ و درندگان ـ در حد قوۀ غضبی ـ تنزل دهند و این امر؛ کار را بر ما سخت کرده است. اینجاست که کار مشکلتر میشود و کاویدن درون ضروریتر میگردد، زیرا مساله و راهحل آن در درون خود ماست.
اما همیشه راه باز است، تنها باید آن را نشان داد و ما در این سلسله یاداشتها بنا داریم، راهها یافتن خود حقیقی و برونرفت از خود دورغین را که همان راه توجه به خدا و اخلاق الهی است، بیان کنیم تا حقیقت وجودی خود را در جان خودمان بیابیم. در این گشت چراغ را همراه خود برداشتهایم، شما با ما همراه نمیشوید؟
اى آنکه تو طالب خدایى به خودآ از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا
اول به خودآ چون بخودآیى به خدا اقرار نمایى به خدایى خدا