حضرت امام(س) بارها توجه مسئولان را به فرهنگ ساده زیستی جلب کردند تا جائی که فرمودند:

«آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ‏نشینى بیرون برود و به کاخ‏نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى‏شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ‏نشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ‏نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخ‏نشینها خیلى صدمه خوردیم. مجلس هاى ما مملو از کاخ‏نشین بود… آن روزى که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خداى نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم… آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مى‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخ ‏نشینها تباهى داشته است. این سلاطین جور که همه کاخ‏نشین تقریباً بودند، اینها به فکر مردم نمى‏توانستند باشند، احساس نمى‏توانستند بکنند فقر یعنى چه، احساس نمى‏توانستند بکنند بیخانمانى یعنى چه‏… وقتى کسى احساس نکند که فقر معنایش چى است، گرسنگى معنایش چى است، این نمى‏تواند به فکر گشنه‏ها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایى که در بین همین جامعه بزرگ شده‏اند و احساس کردند فقر چى است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس مى‏کردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنى چه، اینها مى‏توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در مجلس ما، در ارگانهاى دولتى ما»(صحیفه امام، ج‏17، ص: 377و376 )

توقع امام از دست اندرکاران و مسئولان نظام اسلامی این بود که آنها هم مثل مردم عادی زندگی کنند. ساده و بی‌آلایش و بی‌تکلف باشند. امام(س) تأکید داشتند که مسئولان به هیچ وجه اسراف نکنند. « باید تمام ادارات از نخست‏وزیرى تا کوچکترین اداره از تجمل‏پرستى و اسراف و کاغذبازى بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند.»(صحیفه امام، ج‏6، ص: 266)

امام خمینی درباره شهیدانی چون رجایی و باهنر می فرمایند: «… آنها گمان مى‏کنند که با ترور شخصیتها، ترور اشخاص، مى‏توانند با این ملت مقابله کنند؛ و ندیدند و کور بودند که ببینند که در هر موقعى که ما شهید دادیم ملت ما منسجمتر شد.

ملتى که قیام کرده است. در مقابل همه قدرتهاى عالم، ملتى که براى اسلام قیام کرده است، براى خدا قیام کرده است، براى پیشرفت احکام قرآن قیام کرده است، این ملت را با ترور نمى‏شود عقب راند. آنها گمان مى‏کنند که افکار مؤمنین و ملت بپاخاسته ما همچون افکار غربزده‏ها و غرب است که جز به دنیا فکرى نمى‏کنند و جز متاع دنیا را نمى‏بینند.»(صحیفه امام، ج‏15، ص: 134)

حضرت امام برای مصون ماندن حکومت اسلامی و محفوظ ماندن نظام جمهوری اسلامی همواره و بارها در مناسبت های گوناگون مسئولین و کارگزاران حکومتی را به پرهیز از تجملات و تشریفات سفارش می کرد و بر این اعتقاد بود که ساده زیستی و خدمت گذاری مسئولین محبت و رضایت مردم را جلب می کند و رفتار این چنینی رضایت الهی را نیز بدنبال دارد همچنانکه اینگونه سلوک حاکمان راحتی خودشان را نیز در پی دارد و در نتیجه وقتی بین حکومت و ملت رابطه سالم برقرار شود منافع ملی تامین می گردد. « کارى باید بکنید که محبت مردم را جلب کنید. این، هم رضاى خدا در آن هست، م راحتى خودتان در آن هست، و هم براى کشورتان مفید است‏.»(صحیفه امام، ج‏8، ص: 126و127)

هدف از ذکر این موارد از سیره عملی امام توجه به این نکته است که اگر او دیگران را و در راسشان مسئولان و کارگزاران حکومت و بویژه روحانیون مسئول را به زهد و رهیدگی از دنیا و زرق و برق آن توصیه می کردند خود در این وادی گوی سبقت را از همگان ربوده بودند.

با ساده زیستی و دوری از تجملات مشکلات طبقه محروم جامعه قابل درک و لمس می شود و طبعا مسئولان به فکر چاره جوئی مشکلات آنان برمی آیند. باشد که با اقتدا به سیره نظری و عملی امام عزیز امانت ارزنده او نظام جمهوری اسلامی » این خون بهای شهیدان بزرگوار و ثمره مجاهدات ملت بزرگ ایران را سالم نگه داریم و با حفظ مشخصه های اصیل آن به نسل های آینده تحویل دهیم.

فاطمه عرب شیبانی

«امام به جای آنکه لباس نو و رنگارنگ بخرند و مرتب لباس عوض کنند، یک دست لباس برای زمستان و یک دست هم برای تابستان داشتند و همیشه از همان دو لباس استفاده می کردند. ولی از لباس هایشان خوب نگه داری می کردند و در عین حالی که همان لباس قدیمی بود، ولی تمیز بود و همیشه نعلین هایشان برق می زد».[1]

«شاید سال ها و سال ها یک قبا و لباده داشتند و می پوشیدند که همه به صدا در می آمدند که: «فلانی چقدر این قبا را می پوشد!» ولی همین یک قبا آن قدر تمیز بودکه شاید کمتر کسی به نظافت ایشان در قم پیدا می شد».[2]
 
فریده مصطفوی

«مراسم عروسی امام بسیار ساده برگزار شده بود؛ با اینکه پدرشان ثروتمند بود و نیز مراسم با شرکت اقوام و دوستان نزدیک انجام شد».[3]
 
فریده مصطفوی

«در مورد مراسم ازدواج فرزندانشان، هم عقد گرفتند و هم عروسی، البته خیلی مختصر و معمولی، جشن های نوه هایشان را هم، چون بعد از انقلاب بود، خیلی ساده برگزار کردند. البته جهیزیه به دخترهایشان می دادند، ولی جهیزیه ای به اندازه رفع حاجت و خیلی معمولی… یعنی یک فرش معمولی و دو دست رختخواب و مختصری وسایل دیگر… ]ایشان[ مقید بودند که دختر باید هم مهریه داشته باشد، آن هم باز به حد متعارف یک خانواده معمولی … و هم مقداری جهیزیه».[4]
 
فریده مصطفوی

«فرش های بیرونی منزل امام ناقص بود. من عرض کردم: اجازه بدهید برای این قسمت خالی فرش تهیه کنم. امام فرمود: آن طرف یعنی در اندرون فرش هست. عرض کردم: آنها گلیم است و برای بیرونی خوب نیست. فرمود: مگر منزل صدراعظم است؟ گفتم: فوق منزل صدراعظم است؛ منزل امام زمان است! فرمود: در منزل خود امام زمان هم معلوم نیست چه فرشی افتاده است».[5]
 
حجت الاسلام منزهی (از مسئولان دفتر امام)

«وضع ساده منزل حضرت امام در قم در طول زندگی، حاکی از قناعت ایشان بود. معروف است که آجرهای پله های حیاط ایشان ساییده شده بود. بنّا می گوید تعدادی آجر تهیه شود تا آن آجرهای ساییده شده را عوض کند، حضرت امام می فرمایند: همان آجرهای ساییده شده را پشت و رو کنید و کار بگذارید».[6]

[1] امام خمینی و روش زندگی، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه، انتشارات منبع، 1380، ج 1، ص 54.
[2] همان.
[3] همان
[4] همان ص 58.
[5] همان ،ص 65
[6] سیره آفتاب، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، مرکز فرهنگی دبیرخانه مکاتبه و اندیشه قم، دفتر نشر معارف، 1382، ص 79.

اوقات شرعی