
ضرورت ۹؛ اصول عملی سخن دربارۀ همت بلند در تشکل و ضرورت آن است. یکی از نتایج مهم همت بلند در عمل سیاسی تشکل منسجم اسلامی آن است که موجب ایجاد حس مشارکت و مسئولیت در مردم میشود و جنش و حرکتی ایجاد میکند که مردم با آن همراه میشوند. این مشارکت حداکثری که نیاز اساسی نظام جمهوری اسلامی است با تشکلهای منسجم و فراگیر حاصل میشود که در نظر و عمل یگانهاندیش و تکثرگرا باشند، یعنی در عین حالی هدفی یگانه دارند و آن تحقق اهداف اسلامی است و خود را با ولی امر مسلمین میسنجند، اما چنان گسترده میاندیشند و عمل میکنند که امکان مییابند، تعداد بسیاری از مردم را با سلایق گوناگون به خود جلب کنند. زیرا مردم با آن، به این حس میرسند که امکان مشارکت عمومی و حضور کارساز در امر سیاسی و امر عمومی دارند و مصدر پیشرفت و عدالت هستند و قدرت در اختیار خودشان است و این احساس هم واقعی است و مطابق با واقع است و به این دلیل توان تغییر و تحول در جهت اهداف اسلامی و انقلابی را دارند. اما این نگاه در تشکل در فرایند تدریجی را باید طی کند تا مورد اطمینان مردم واقع شود. بنابراین اگر بپرسیم چگونه تشکل به همت بلند میرسد؟ میتوانیم از چهار اصل سخن بگوییم: یک: لزوم تدوین افق بلندمدت و قلهای که باید به سمت آن حرکت کرد، این افق و هدف یقیناً فراتر از پیروزی در انتخابات و کسب قدرت است، بلکه هدف بلندی چون تحقق دولت اسلامی و جامعۀ اسلامی و تمدن نوین اسلامی با تحقق حق و عدالت و کرامت انسانی و استقلال همهجانبه و آزادی و پیشرفت و رفاه عمومی را شامل میشود. دو: تربیت و آموزش مستمر اعضا و داشتن برنامۀ منسجم تربیتی برای درونیسازی ارزشهای تشکل. این امر را باید با رعایت صرفه و استفاده از امکانات خود چون جلسات حضوری، مجازی، فضاهای اجتماعی و رسانهها و کتاب انجام دهد. در کنار آن اعضای خود را به حضور در جلسات اخلاقیِ علماء اخلاق و مطالعات عمیقتر و نگارش تجربهها وادارد. سه: حضور در صحنۀ سیاسی و موقعیتهای عملی، چه در رقابتهای سیاسی و چه تقویت همگراییها و تقویت زمینههای فرهنگی و اجتماعی میان مردم. این امر نیازمند مدیریت هوشمندانه توأم با اخلاق و پرهیز از افتادن در دام نزاعها و درگیریهای بیفایده بلکه مضر است که متأسفانه در جامعۀ ما تا حدودی رسم شده و همچنین خودداری از تبلیغات دورغین و خلاف واقع و فریبکارانه است. چهار: به هرصورت پیوند خود را با مردم حفظ کند و هرگز از آن تخطی نکند. این مستلزم آن است که نیازهای واقعی مردم را بشناسد و خود را با آن نیازهای گره بزند و برای آنها در راستای اهداف بلندمدت و آیندهنگرانه، تلاش کند. به تعبیر دیگر خواست مردم، خواست آن باشد. برای مثال در زمان ما، مشکل معیشت و مشکلۀ زندگی و ضرورت رشد سریع و همهجانبه ـ با رعایت اصل عدالت ـ از اهم امور است که باید همۀ تلاشها برای برطرفکردن آن باشد.