
ضرورت 1 ؛ تبیینِ بیانی نورانی امام خامنهای در بیانی میفرمایند: «هیچکاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود. انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد» در بیانی دیگر فرمودند: «طبیعی است که اساس کار، تشکیلات است. شکی نیست که تا تشکیلات نباشد، هیچ چیزی براساس آن نمیشود بنا کرد؛ لیکن در ایجاد تشکیلات نباید خیلی معطل ماند.» [کار باید تشکیلاتی باشد: 15] روی این بیانات حکیمانه توقف و کمی تأمل کنیم و تلاش کنیم جزءجزء آن را تبیین کنیم. اولاً هیچکاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود. این امر مختص ایران نیست، بلکه امر انسانی است. زیرا انسان مدنی بالطبع یا مدنی بالاضطرار است و بدون حضور و مشارکت در امر سیاسی و عمومی، کار انسانی پیش نمیرود و اگر تشکلهای مردمی شکل نگیرد، کار به دست کانونهای ثروت و قدرت میافتد و نه تنها ثروت و قدرت را از مردم میرباید، بلکه آزادی آنان را سلب میکند و به تودههای منفعل بدل میکند که در بهترین حالت پیرو هستند و هروقت آنان خواستند به صحنه میآیند و زندهباد و مردهبادی میگویند و احیاناً رأیی به صندوق میاندازند و این کاملاً خلاف اندیشۀ محوری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. این نشان از ضرورت تشکیلات مردمی با ماهیت سیاسی دارد که حلقۀ وصل خیل عظیم مردم با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی باشد و مردم را فعالانه و عاقلانه و عالمانه و امیدوارانه به پویایی و تحرک بیاورد. ثانیاً « انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد» امام خمینی هوشمندانه، گروهی را در حوزه علیمه قم تربیت کرد و آنان را به شهرهای مختلف گسیل داشت. اصولاً روحانیت تشکیلاتی منسجم بر پایۀ اندیشۀ اسلامی و به زعامت مرجعیت تقلید است که حلقۀ وصل میان مردم و ارزشهای اسلامی است و امام این تشکیلات عظیم را در جهات اهداف اسلامیـانقلابی به حرکت درآورد و در کنار آن مردم بهویژه دانشجویان را هم باخود همراه و همگام کرد. نوعی مجاورت شکل گرفت که تشکیلاتی منظم و منسجم بود که اخبار و نظرات تحلیلها؛ لحظهای به مردم میرسید. توجه کنید که در آن زمان، نه اینترنت بود و نه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی. و همۀ ابزار تبلیغاتی و پیامرسانی و خبری اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات در اختیار رژیم پهلوی بود. اما این تشکیل چنان گسترده و فراگیر بود که در سراسر ایران منسجم عمل میکرد و مردم نیز کاملاً با آن همراهی و مجاورت داشتند. و این تجربۀ بسیار مهمی است که ما وقت نداریم آن را باز کنیم و به همین مقدار بسنده میکنیم، وگرنه شواهد فراوان است. بنابراین «طبیعی است که اساس کار، تشکیلات است. شکی نیست که تا تشکیلات نباشد، هیچ چیزی براساس آن نمیشود بنا کرد»