بحث مشارکت اجتماعی در سنت بیش از آن است که ما آوردیم و باید یک فصل در این موضوع از نگاه نهج البلاغۀ باز کنیم که از خدای تعالی توفیق میخواهم به وقتش بتوانم آن را بنگارم. اما فعلاً از بحث مشارکت مردم در نگاه سنت بگذریم. از این شماره بهنوعی جمعبندی بحث مشارکت عدالتگرایانۀ مردمی است.
*
اما هنوز نتوانستم واژه و اصطلاح مناسبی برای حق مشارکت مردم در برقرار عدالت را بیابم. رابطۀ تعاملی و تکافویی که بین مردم برقرار است که همگی به منزلۀ اندام یک بدن هستند که مرگ و حیات آن برای همه مهم و حیاتی است، مسألهای نیست که بتوان آن را با واژگان بیان کرد. مردم در اشتراک و مشارکت عدالتگرایانه، باهم زندگی میکنند، هماهنگ و همکار هستند، روابطشان بر پایۀ حق طبیعی و فطری تعاملی در نسبت باهم تعریف شده است، باهم زندگی و جامعه را میسازند، باورشان آن است که در خوب و بد زندگی و جامعه باهم شریک هستند، و به این دلیل همگی مراقب همدیگر هستند. به تعبیر قرآن رابطۀ آنها «برادری» است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه» [حجرات: ۱۰]، آنهم «برادری برپایۀ تقوا»: «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین» [زخرف: ۶۷]. به این دلیل در فرازها و نشیبها زندگی و جامعه باهم شریک هستند.