روایت را بررسی میکردیم تا ضرورت مشارکت مردم در اجتماع و امور عمومی و ارزشها و اهداف اسلامی را بررسی کنیم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند:
«إنّ أحدکم مرآه أخیه فإذا رأى به أذى فلیمطّه عنه» [نهج الفصاحۀ: ۲۶۹]
«هر یک از شما آئینه برادر خویش است؛ وقتى عیبى بر او دید باید بزداید»
بر مومن لازم است که در درون اجتماع عیوب جامعه را بزداید. او حق ندارند نسبت به فساد و آسیبها و آفتها بیتفاوت باشد و با بهانههای واهمی با بیتوجهای نسبت به آنها بگذرد.
یا از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند:
«أَنْسَکُ النَّاسِ نُسُکاً أَنْصَحُهُمْ جَیْباً وَ أَسْلَمُهُمْ قَلْباً لِجَمِیعِ الْمُسْلِمِینَ» [الکافی: ۲/۱۶۲]
«عابدترین مردم کسی است که به همۀ مسلمانان خیرخواهتر باشد و او برای همۀ مسلمانان پاکدلتر باشد.»
چه روایت لطیفی است! این حقیقت اسلام است. «أَنْصَحُهُمْ جَیْباً» و «ناصح الجیب» یعنی انسانی که در درون خود خیرخواه مردم باشد و با دلی امین که در آن هیچ خیانت و تزویری نباشد، و از هرگونه کینه و حسد و دشمنی سالم باشد، خیرخواه همۀ مردم و جامعه باشد، [شرح الکافی مولی صالح مازندرانی: ٩/۵۳۶] خلاصه انسان امین را «ناصح الجیب» گویند. [الوافی: ۵/۵۳۶] در ادامۀ روایت هم به پاکی دل آنان نسبت به جامعۀ اسلامی و آحاد آنان تأکید دارد. و این یعنی مشارکت فعالانه و امینانه و محبانه در درون جامعۀ اسلامی.
هرکس خیرخواهتر باشد، عابدتر؛ و در اطاعت خدا، فرمانبردارتر است و کوشش و تلاش بیشتری در بندگی دارد. آری عبادت، نشستن در گوشهای و ذکرگفتن نیست، بلکه حضور فعالانه در اجتماع و حل مشکلات مردم است. چنین شخصی خود را امانتدار مردم میداند، و خود را در این امانت امین میشمرد. [همان] بنابراین روایت به نوعی توجه به عدالت اجتماعی دارد. زیرا منظور از خیرخواهی مسلمانان، هدایت و راهنمایی به مصالح عمومی است تا در جامعهای سالم و عاری از ستم و فساد زندگی کنند و معاملات و معاشرتهای اجتماعی و امور عمومی مردم برپایۀ امانتداری و خیرخواهی و اخلاق پسندیده و مهربانی و امثال آن باشد. [شرح الکافی؛ همان]
ازاینرو هرکس برای برپایی عدالت اجتماعی و کرامت انسانی قیام میکند، و خیرخواهی مصلحانه و امینانه و مشارکت فعالانه در جامعۀ اسلامی دارد، از کسانی که در گوشۀ مساجد معتکف شدهاند و شبزندهداری میکنند، اما کاری به مردم و مصالح آنها و کرامت انسانی و عدالت اجتماعی ندارند و معتقدند که حاکمان حکومت کنند و مردم نظارهگر باشند، بمراتب عابدتر هستند، زیرا آنان به رعایت حقوق مردم اهتمام دارند. روشن است که چنین شخصی یقیناً رابطۀ خود و خدای تعالی را هم اصلاح کرده است که مردم که عیال الله هستند، نزد وی مقامی شامخ دارند و بر اصلاح امور جامعه اهتمام ویژه دارد.
البته این شخص را هیچ نسبتی نیست به مسئولی که مردم را بههیچ میانگارد، بلکه حضور آنان را تهدید حساب میکند و با محافظهکاری و مصلحتاندیشیهای خیالی خود، راه را بر روی مردم میبندد.