«هذا… مَصَارِع العُشّاق» [بحارالانوار: ۴۱/۲۹۵] «این‌جا [کربلاء] قتل‌گاه عاشقان است»
سهروردی در توضیح حقیقت عشق بیان می‌کند:
«عشق را از عشقه گرفته‏اند و عشقه آن گیاهی است که در باغ پدید آید درین درخت، اوّل بیخ‏ در زمین سخت کند، پس سر برآرد و خود را در درخت مى‏پیچد و هم‌چنان مى‏رود تا جمله درخت را فرا گیرد، و چنانش در شکنجه کشد که نم در میان رگ‏ درخت نماند، و هر غذا که بواسطه آب و هوا به درخت مى‏رسد به تاراج مى‏برد تا آن‌گاه که درخت خشک شود. هم‌چنان در عالم انسانیّت که خلاصه موجودات است درختی است منتصب القامه که آن به «حبه القلب» پیوسته است و «حبه القلب» در زمین ملکوت روید، هر چه دروست جان دارد.» [همان؛ ص: ۲۸۷]
«حبۀ القلب» حقیقت وجودی انسان است که قلب معدن و مرکز حضرت الوهیت شود. نکتۀ مهم در تحلیل سهرودی از عشق آن است که آن فرزند عقل اول است، و برادر میانی حُسن است و حُسن برادر مهین و حُزن برادر کهین او است. [همان؛ ص: ۲۶۸ ـ ۲۶۹] و می‌دانیم در معارف اسلامی، عقل اول پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که اصل شجرۀ وجود می‌باشد.

اوقات شرعی