«هذا… مَصَارِع العُشّاق» [بحارالانوار: ۴۱/۲۹۵] «این‌جا [کربلاء] قتل‌گاه عاشقان است»
حقیقت «وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه» [بقره: ۱۶۵] در آیۀ شریفۀ «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» [انسان: ۲۱] تجلی دارد. «آنان را پروردگارشان ـ نه کس دیگر ـ از باده‌ای پاک سیراب می‌کند.» مومنانِ عاشق با براق محبت که فطری همۀ بشر است حرکت می‌کنند، این حرکت حبی است، سختی‌های راه را با عبادت بر خود هموار می‌کنند، سرزنش‌های خار مغیلان را به جان می‌خرند، تا در عشق الهی سیراب شوند. در مقابل خدای تعالی آن‌ها را از بادۀ پاک نوشانده، و قلب آن‌ها را مست ولا و دیدار او کرده است. «شَراباً طَهُوراً» بادۀ عشق الهی است. و یک قطرۀ آن سالک را از خودبی‌خود می‌کند.
زلف آشفته و خوی‌کرده و خندانِ لب و مست پیرهنِ چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست
دیگر برای او قلبی نماند، تا رنگ تعلقی در آن باشد. او قلبش از حب خدای سبحان لبریز است: «وَ قَلْبِی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً» [مصباح المتهجد: ۲/۸۵۰] و چه جایی برای غیر؟ قلبی که سراسر از حب خدای متعالی پر شد، جایی برای غیر نمی‌گذارد: «اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِی‏ حُبّاً لَک» [همان: ۱/۱۴۳] ‏بلکه چه جایی برای قلب؟ فقط اوست وحده لا شریک.

اوقات شرعی