در دنیای امروز هدف عدالت را سودمندی می‌دانند. اما منظور از سودمندی چیست؟ در اندیشۀ «عدالت کیفری» یکی از اهداف عمدۀ عدالت، بازدارندگی از ارتکاب جرم و بزه است، بازدارندگی خاص و عام؛ آنان این‌چنین مجازات‌ها را توجیه و تبیین می‌کنند. به این دلیل هدف بازپروری ـ ناظر به بزه‌کار ـ در کنار هدف سزادهی ـ ناظر به جرم ـ از اهداف «عدالت کیفری» محسوب می‌شود.
در مقابل «عدالت ترمیمی» است که عدالت را در نگاه به گذشته نمی‌بیند، بلکه عدالت را در برطرف‌کردن علل و زمینه‌های وقوع جرم و نیز آثار و پیامدهای آن می‌داند. بنابراین گذشته‌گرا و حتی آینده‌نگر نیست، بلکه توجه‌اش به حال است. بنابراین این عدالت نتیجه‌مدار است و هدف آن راست‌گردانیدن امور و ترمیم صدمات جرم است.
روشن است که این ایده ناقص است و هدف کارایی لازم برای تحقق عدالت را ندارند و طرفدران آن هیچ ایدۀ مشخص یا مدل خاصی برای تحقق عدالت ندارند، بلکه شکل‌ها و الگوهایی را برای اجرای عدالت ترمیمی پیشنهاد می‌کنند و بنظر می‌رسد که بیشتر حالت التیام‌بخشی دارد تا عدالت‌محورانه.
در کنار آن عدالت به مثابۀ توزیع ثروت است که نگاه جامع‌تری به عدالت دارد، پایۀ «عدالت توزیعی» بر تخصص منابع به‌صورت عادلانه و رعایت انصاف است. در این نگاه ضرورت دارد که در میان شهروندان امکانات و مزایای اقتصادی و اجتماعی تقسیم و توزیع گردد. اما این نگاه نیز ما را به معیار کلی نمی‌رساند و عناصری چون «کار»، «نیاز» و «برای همگانی»، و «حقوق افراد» و «رعایت استحقاق آنان» در این نظریه به رفتار برابر بین افراد منجر نمی‌شود. بلکه مردم در این نگاه، وابسته به تصمیمات دولت هستند و نقشی انفعالی دارند.
اما در نگاه به «عدالت به مثابۀ توزیع قدرت»، همۀ مردم در مشارکتی فعالانه در تحقق «عدالت اجتماعی» حضور و نسبت به آن وظیفه و مسئولیت دارند و دولت نیز به عنوانی جزیی از مردم در عدالت مشارکت دارد و هیچ توفق و برتری برای دولت و دولت‌مردان متصور نیست.

اوقات شرعی