شهید صدر رحمه الهی به نکتۀ کلیدی در فهم دین و شریعت توجه می‌دهد و آن این‌که برای فهم دقیق و کارآمد از «عدالت» باید به روح و ریشه شریعت رجوع کرد و تنها به روبناها یعنی قوانین تفصیلی بسنده نکرد. «المدرسۀ القرآنیۀ، ص: ۳۱ ـ ۳۲] بنابراین ضرورت دارد که روح حاکم بر احکام شرعی را بازشناسی کرد.
بنظر می‌رسد که فقه ما در این جهت نیاز به بازنگری درونی دارد، و لازم است در نگاه به آیات و روایات از روبناها و ظواهر گذر کرد و ریشۀ و روح شریعت نظر انداخت. این‌ یک ساحت بحث است که ضرورت دارد به آن توجه کرد. ساحت دوم توجه به عنصر عقل است که در ملازمۀ عقلی «کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل» «هرآن‌چه را عقل به آن حکم کند، شرع به آن حکم می‌کند و هرآن‌چه را شرع به آن حکم می‌کند، عقل به آن حکم می‌کند» بیان شده است و البته باید ملازمۀ را با نگاه دقیق‌تری مورد توجه قرار دارد و «عقل» و «نقل» را ملازم هم دید که هر دو برای شناخت روح شریعت لازم و ضروری هستند.
با عنایت به این دو ساحت، جایگاه «عدل» و «تفسیر بحث عدل» به‌مثابۀ «اصل عدالت اجتماعی» [بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی؛ ص: ۲۶] در اسلام و فقه روشن می‌شود که «عدالت اجتماعی» پایه و اساس شریعت و قوانین شرعی و معیار سنجش حکومت و نظام اسلامی است.
به تعبیر دیگر «عدالت اجتماعی» بر همۀ احکام و قوانین و مقررات شرعی و عمل کارگزارانی حاکم است و همۀ قوانین شرعی و عرفی باید پیوست عدالت داشته باشد و هر قانونی که موجب ظلم و بی‌عدالتی یا فساد شود، بلکه موجب رسیدن جامعه به عدالت نشود، نامشروع است و باید کنار گذاشته شود. زیرا عدالت معیار قانون و معیار مشروعیت کارگزار نظام اسلامی است.

اوقات شرعی