از این به بعد ـ بخواست خدای سبحان ـ یادداشت‌هایی دربارۀ عدالت اجتماعی به اشتراک می‌گذارم که فیش‌هایی از مطالعات پراکندۀ حقیر طی سال‌های اخیر است. هنوز وقت نکرده‌ام، آن‌ها را جمع‌وجور کنم، اما مناسبت دیدم همین‌گونه به اشتراک بگذارم تا با نقدونظر خوانندگان محترم، به نظریۀ عدالت اجتماعی در نظام اسلامی برسیم.
*
عدالت یکی از دغدغه‌های اصلی اهل اندیشه بوده است، اما بیشتر از هرجریان، دین به دنبال تحقق عدالت است. نگاه ما در این مباحث به عدالت اجتماعی است و دیدگاه ما فلسفی است، به‌ تعبیر دیگر در حوزۀ «حکمت عملی» به تأمل می‌پردازیم تا از آن نقبی بزنیم به «عدالت علی الارض» یا «عدالت در واقعیت اجتماعی ایران امروز» که مسألۀ اصلی و فوری کشور و مردم و نظام ماست.
در این سلسله نوشتارها تلاش می‌کنم که از حوزۀ اعتباریات به عدالت اجتماعی برسیم زیرا عدالت اجتماعی عَرض عریضی است که قائلان به آن نگاه‌های متعددی دارند و منتقدان آن هم با نگاه‌های متفاوت آن را نقد کرده‌اند. منتها ما برپایۀ اندیشۀ اسلامی و برمبنای حکمت متعالیه و نظریۀ اعتباریات به مسأله می‌نگریم.
اما نکتۀ مهم آن است که ما در مباحث خود با «مسألۀ عدالت اجتماعی» مواجه هستیم، نه با افراد و شخصیت‌های علمی. بله دانستن نظرات افلاطون، ارسطو، کانت، هگل، فارابی، و اندیشمندان معاصر چون رالز، و اندیشمندان مسلمان شهیدان علامه‌های عالیقدر صدر و مطهری و بهشتی و حکیمی خوب و چه‌بسا راه‌گشاست، اما «عدالت اجتماعی» مسألۀ امروز ماست، اشارات فشرده و پراکنده به نظرات اندیشمندان ضروری است، به‌ویژه اندیشمندان مسلمان، تا با بررسی و توضیح و نقد نظرات آن‌ها مسأله بهتر پیرایش شود. با این وجود، باید بدانیم که «عدالت اجتماعی» مسألۀ عینی و روز ما است که از آن گریزی نداریم و نمی‌توانیم نسبت به آن فقط به کلیاتی بسنده کنیم.

اوقات شرعی