یک مقدمه و سه واقعیت درباره سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین وجود دارد که باید توجه داشته باشیم:
مقدمه: سند امضاءشده فقط یک نقشه راه برای همکاری های جامع دو کشور ایران و چین است. بنابراین حاوی هیچ قراردادی نیست. این سند یک برنامهای راهبردی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که عرصههای مختلف همکاری دو کشور ایران و چین را مدنظر قرار داده است.
اولاً: واقعیت این است که برای چینیها تجارت با ایران (میانگین سالانه ۳۰ میلیارد دلار) در مقایسه با بیش از سیصدم میلیاردی با آمریکا و همین مقداربا اروپا برایشان رقم ناچیزی است.(سهم تجارت با ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی ۱ درصد تجارت خارجی چین بود و اروپا و آمریکا بیش از ۳۵ درصد سهم داشتند)، به این دلیل منافع چین همواره ایجاب کرده در سالهای گذشته دربرابر مناقشات ایران و آمریکا به لحاظ سیاسی منفعل عمل کند و به طورمستقیم و صریح چین هیچگاه حاضر به دادن امتیازی به ایران در مقابل آمریکا نشده است.
برای مثال در شورای امنیت سازمان ملل درباره مسائل مربوط به ایران چین علیرغم ابراز نظرهای مخالف، ولی در عمل منطبق با رای آمریکا رفتار کرده و حتی به قطعنامههای تحریم علیه ایران (تا پیش از برجام) رای مثبت داده است. یعنی در ۲۵ سال گذشته، نه تنها چین موضوعی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد به نفع ایران وتو نکرد، بلکه حتی حاضر به دادن رأی ممتنع هم نشده و عینا مانند آمریکا رای داده است.
پس خوش خیالی است اگر فکر کنیم که قرار است دولت چین در حال حاضر به خاطر ایران با آمریکا درگیر شود.
ثانیاً: این واقعیت (یعنی ترجیح طرف آمریکایی به ایران در سازمان ملل) مانع نشده که چینیها هربار بیش از گذشته با اعمال تحریمها علیه ایران مخالف کنند، بلکه بخصوص در دهه اخیر میلادی (از ۲۰۱۰ به بعد) اختلافات جدی چین با آمریکا غیرقابل انکار است. ولی در این رابطه ایران به کارت بازی چین تبدیل شده تا در اینگونه اختلافات، چین بتواند با مترسک ایران از آمریکا امتیاز بگیرد.
چنین رفتاری از سوی کشور چین گرچه یک تهدید علیه ما بوده اما از جانب دیگر به یک فرصت برای ایران نیز تبدیل شده و ایران عنصر منفعل و گاگول و دست بسته در این رابطه نبوده و نیست.
برای مثال ایران توانست از قدرت وتوی متعدد چین استفاده کند و تلاش چندین باره آمریکا برای تصویب قطعنامه علیه رژیم بشار اسد میسر نشد و این مساله دقیقا در حوزه منافع ایران رخداد. قرار داد ۲۵ ساله نیز در همین بستر زائیده شده است و امتیازی است که ما گرفتهایم.
ثالثاً: در تقابلهای قدرتمند ایران در برابر امریکا و فرزند نامشروعش «داعش» مواضع چینیها نشان داده نمودار تقابل چین با امریکا صعودی است و افولی در آن مشاهده نمیشود و متقابلا نگاه چین به روابط بلندمدت خویش با ایران روند مثبت صعودی به خود گرفته و به ایران به عنوان یک قدرت منطقهای می نگرد که مشرف بر خلیج فارس و دریای خزر است و همچنین کشور چین بهعنوان منبعی مهم برای تأمین انرژی خویش در آینده به ایران ارج مینهد.
پس سند همکاری ۲۵ ساله دوسویه و دارای منافع متقابل است و چنانچه ایران خوب نقش بازی کند، میتواند علیرغم وزن یک درصدی در تجارت خارجی چین، به بهانه افقهای مثبت و رشد چشمگیر آینده، نهایتا چین را به موضعی نزدیک کند که حتی در برابر اروپا و امریکا در حمایت از منافع ایران از حق وتو استفاده کند و ذیل سند همکاری ۲۵ ساله قراردادهای اقتصادی نیز منعقد و اجرا شود.
رابعاً: عصبانیت و نگرانی آمریکا از این سند و جزع و فزع ضدانقلاب نشان میدهد، ایران جای درستی پا گذاشته است و روند درستی را میرود که اگر همراه با دقت و استمرار باشد، میتواند برای آینده اقتصادی و سیاسی کشور راهگشا باشد.