خطبۀ نخست

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه رجب و غفلت‌زدایی

ماه رجب مقدمه و زمینۀ ماه مبارک رمضان است، هر ماهی در زندگی انسان مرحله‌ای از مراحل عمر ما و منزلی از منازل دنیاست که اگر با عبادت و انجام تکالیف الهی طی شود، حیات حقیقی ما ـ یعنی آخرت ما ـ را آباد می‌کند و اگر خدای ناکرده به غفلت سپری شود در قیامت که روز برافتادن پرده‌ها از جلوی چشمان غافلان است، نتیجه تلخ اهمال خود را خواهیم چشید. زیرا دنیا برای آن‌هایی که از بینایی کامل برخوردارند مزرعه و کشت‌زاری است که می‌باید در آن با تلاش و کوشش و ایمان و تقوا و عمل صالح برای آخرت خود بذر بهشت و دیدار الهی بکارند. اما برای غافلان بازیچه‌ای بیش نیست که آن‌ها با انواع بازی‌گوشی‌ها در آن به بازی مشغولند و نه تنها این یک دم عمر را غنیمت نمی‌شمرند، بلکه همه آن را خورد و خوراک و خواب و شهوت می‌پندارند و چنین انسانی همواره در زیان است.

اما در میان ماه‌ها ، سه ماه از اهمیت بیشتری برخوردارند: رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان. ماه رمضان اصل و اساس همه برنامه‌های تربیتی انسان در طی سال است و ماه‌های رجب و شعبان زمینه‌های ورود به این ماه بزرگ هستند. به این دلیل اهل سیر و سلوک اهمیت بسیاری به این دو ماه می‌دهند و برنامه‌های خاصی برای این دو ماه ترتیب می‌دهند و خود را کنترل می‌کنند تا هم اگر اشتباه خطایی دارند، با استغفار جبران کنند و هم آمادگی لازم را برای ورود به مهمانی خدا پیدا کنند تا به قرب الهی برسند.

ماه رجب از طرفی ماه ولایت است که ولادت امام باقر و امام جواد و امام علی سلام الله علیهم اجمعین و شهادت امام هادی و امام کاظم سلام الله علیهما و از همه مهم‌تر بعثت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم در آن واقع شده است. و از طرف دیگر به ماه خدا تعبیر شده است. در حقیقت ظهور فیض کامل و تجلی اعظم الهی در ماه رجب است که مبعث رسول گرامی اسلامی صلی الله علیه و آله و سلم در آن قرار دارد و ولادت امیرالمومنین سلام الله علیه در این ماه واقع شده است.

امیرالمومنین سلام الله علیه و تقوا

آری ماه رجب، ماه ولادت امیرالمومنین سلام الله علیه و ماه ولایت است، دربارۀ امیرالمومنین سلام الله علیه هرچه حرف بزنیم، کم زده‌ایم. اما بنای ما در خطبۀ اول دعوت به تقواست و خطبه‌های امیرالمومنین پر از دعوت به تقوا. کمی اندیشه کنیم که چرا امام علیه السلام این‌همه روی تقوا تکیه داشتند؟

زیرا اگر بخواهیم مسیر اسلام و جبهۀ حق، هم‌چنین انقلاب اسلامی را پیش برویم، جز با تقوا امکان ندارد. تقوا یعنی این‌که مراقب خودمان باشیم، مراقب باشیم که از جادۀ اسلام منحرف نشویم. با طاغوت درون و بُت نفس مبارزه کنیم، این‌هم وظیفۀ همۀ ماست.

پس چرا امیرالمومنین سلام الله این‌همه به تقوا سفارش می‌فرمود؟ زیرا تقوا وظیفۀ همگانی است، مردم عادی، فقیر و غنی، مسئول و کارگزار نظام، روحانی و دانشگاهی و خلاصه هرکس باید درون خود واعظی داشته باشد و خود را امر به معروف و نهی از منکر کند و کشیک نفس را بکشد و از خود حساب بکشد،.

اول خودمان را بپاییم و بعد به اصلاح جامعه قیام کنیم که اگر ما درست شویم، جامعه هم اصلاح می‌شود. مراقب باشیم غفلت درون ما را نگیرد. غفلت خطر بسیار بزررگی است. چه‌بسا کوچک‌ترین غفلت مساوی باشد با سقوط به قعر دوزخ. هم‌چنین غرور ما را نگیرد، گناه را هم ـ هرچند کوچک بنماید ـ کوچک نشماریم که مخالفت با خداست. مردم را هم تحقیر نکنیم و خودمان را بالاتر از دیگران ندانیم، به‌ویژه شما آقای مسئولی که مردم از شما ترس دارند، چه در مسند قضایی باشی یا مسند امنیتی یا دولتی؛ مبادا موجب چنین گناهی بشوی و کرامت و ارزش مردم را له کنی؛ که بیچارگی نزد خدا را برای خود خریده‌ای!

تقوا همین‌جا معنا می‌شود، تقوا یعنی مراقب دائم از خود، از اندیشه‌ها، خیال‌ها، حرکات، اعمال، کردار، گفتار خودمان. خودمان را رها نکنیم و همواره از خودمان حساب بکشیم که جز با انگیزۀ الهی و برای جلب رضای خدای سبحان، مأموریت و وظیفۀ خود را انجام ندهیم، و مسئولیت و قدرت را مسئولیت الهی بدانیم که باید روزی پاسخ آن را بدهیم و درون خودمان را پاک کنیم.  اگر این‌گونه باشیم، کشور و جامعۀ ما گلستان می‌شود و فساد به درون نظام راه پیدا نمی‌کند و به نظام و کشور و مردم خسارت وارد نمی‌شود.

این سیرۀ امیرالمومنین سلام الله علیه است که همۀ ما باید به آن تأسی کنیم، در عمل فردی خود، در رابطه با خدا، در رابطۀ با مردم، در رابطه با بیت المال، در رابطه با کار و وظیفۀ خودمان، تقوا الهی را پیشه کنیم، یعنی ملاحظۀ خدا را بکنیم، بدانیم که خدای سبحان ما را می‌بیند: «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى» [علق: 14] خدا را فراموش نکنیم و فقط برای او کار کنیم و سخن بگوییم، وگرنه از عوامل فساد در میان مردم و در درون نظام خواهیم بود که این بزرگ‌ترین گناه است.

هرچه حوزۀ فعالیت و تأثیر ما وسیع‌تر  باشد، رعایت تقوا هم باید شدیدتر باشد، باید بیشتر از خودمان مراقبت کنیم و بیشتر مواظب خود باشیم. هرکاری که می‌کنیم، هرسخنی که می‌گوییم، ملاحظه کنیم که آیا به نفع جامعه و مردم و دین آن‌ها و خودمان است؟ یا به ضرر آن‌ها است و آخرت خودمان را خراب می‌کند؟ آیا رضای خدا در آن است؟ یا نفس جلوه‌گری می‌کند؟ دنیا بسرعت می‌گذرد و مرگ همۀ ما را تعقیب می‌کند و ما ابد در پیش داریم و همه به محضر خدای متعال وارد می‌شویم. تقوا را لباس خود بکنیم!

ماه رجب و توسل به ساحت مقدس امیرالمومنین سلام الله علیه برای تمرین تقوا خیلی راه‌گشاست. هرکس به جایی رسید از راه امیرالمومنین علیه السلام بود که جانم فدای خاک پایش باد!

خطبۀ دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

انقلاب اسلامی و اخلاق شاهنشاهی

بیانات تصویری امام حکیم ما در روز چهارشنبه 29 بهمن با مردم غیور آذربایجان نکات مهمی داشت که تحلیلی بخشی از این سخنان برای ما راهگشا خواهد بود.

حقیقت آن است که انقلاب اسلامی خدمات بزرگی به مردم ما کرد، خدماتی از نوع خدمات اسلام به بشریت. اما یکی از مهم‌ترین خدماتی که ارائه داد، آن بود که اخلاق شاهنشاهی را از مردم ما زدود یا بگوییم حقیقت انقلاب، زدودن اخلاق شاهنشاهی است. متأسفانه مردم ما از حیث فرهنگی و تاریخی درگیر اخلاق و فرهنگ شاهنشاهی هستند. حکومت طولانی سلسله‌های پادشاهی،  فرهنگ مردم ایران را خراب کرده بود. اما انقلاب اسلامی به جنگ این فرهنگ منحط آمد. چگونه؟ با تغییر زیربنای هویتی مردم ایران با باور عمیق و جمعی به اسلام ناب.

آری اسلام زیربنای هویتی است که انقلاب اسلامی به مردم ایران بخشید و هویت ملی مردم ما را اسلامی کرد به این معنا که ولایت خدا را بر دل و جان مردم و جامعه و نظام حکومتی حاکمیت بخشید و مردم را در حضوری مستمر و موثر در صحنه‌های تصمیم‌گیری و ادارۀ کشور وارد کرد. اما دشمن بیرونی و برخی از عناصر داخلی خیلی تلاش می‌کنند که زیربنای اعتقادی ما را بگیرند و انقلاب و نظام را از درون تهی کنند. در مقابل ملت ایران با باور به اسلام و جامعیت آن به استحکام درونی رسیدند.

اما نتیجۀ این استحکام درونی چه شد؟ ملت ایران هرگز خسته و ناامید نشد، بیکار ننشست و تنبلی نکرد و در نقشۀ دشمن بازی نکرد. بلکه همواره آمادۀ فداکاری برای تحقق اسلام عزیز بود. البته این عمل مومنانه  ـ همانند اندیشه و باور ایمان ـ را  مدیون رهبری‌های الهی دو امام انقلاب اسلامی هستیم، و از این جهت باید این دو نعمت بزرگ الهی را که خدای سبحان به ملت ما به رایگان بخشیده است، قدر بدانیم. هم امام خمینی و هم امام خامنه‌ای پیشگام و جلودار میدان هستند و ملت هم به دنبال آن دو حرکت می‌کنند. شهید سلیمانی یک مثال بسیار روشن از حمیت دینی ملت ایران است. شما وقتی زندگی شهدای بزرگوار را می‌خوانید، می‌بینید که همگی این ویژگی‌ها را داشتند. ویژگی که به طور خلاصه ایمان و عمل صالح نام دارد.

اما عمل بدون استقامت و پایداری بر اهداف و بردباری بر مشکلات و سختی‌های مسیر امکان ندارد و ملت ما راه استقلامت و بردباری و صبر را هم خوب آموخت. مشکلات ما کم نبود و کم نیست، بخشی به خباثت‌های دشمن برمی‌گردد و بخشی هم به خود ما و مسئولانی که برای ادارۀ کشور انتخاب کردیم که با مسیر ملت هماهنگ نیستند. اما خب آن‌ها نیز انتخاب خود ماست. بنابراین خوبی‌ها به ما برمی‌گردد و مشکلات و چالش‌ها هم به ما برمی‌گردد. اما مهم آن است که ملت ما خسته و ناامید نشد و استقامت خود را از دست نداد و صبورانه مشکلات را طی کرد و اسیر تطمیع و تهدید و تحمیق دشمن هم نشد، اگرچه برخی سیاسیون ما اسیر دنیا و نفسانیت خود و دست‌بستۀ دشمن شدند.

ملت ایران اختیاردار خود

اما آن‌چه در میان همۀ خوبی‌ها و سختی‌ها و کنش‌ها و واکنش‌ها مهم است، آن است که ملت ایران اختیاردار خود هستند، این‌گونه نیست که شاهی برود و شاه دیگر بیاید یا سلسلۀ پادشاهی برود و سلسلۀ پادشاهی دیگری بیاید. ما پیش از انقلاب گرفتار حکومتی استبدادی بودیم، و همه چیز در اختیار یک نفر بود، رشتۀ امور دست یک نفر بود و او تصمیم می‌گرفت و بقیۀ مجری محض بودند و او همه کار بود و بقیه هیچ‌کارۀ محض. اما بدتر از این بود، خود او هم نوکر آمریکا بود و همۀ مقدرات کشور در آمریکا رقم می‌خورد و خودش هم آلت دست بیگانگان بود.

اما الان مردم‌سالاری دینی برقرار است و مردم در سرنوشت کشور خود دخیل هستند، رهبری حکیم فرمودند:

«مردمند که انتخاب می‌کنند؛ ممکن است خوب انتخاب کنند، ممکن است بد انتخاب کنند، امّا مردم انتخاب می‌کنند؛ این خیلی چیز مهمّی است.»

و واقعاً این خیلی مهم است. حالا دربارۀ خدمات نظام اسلامی به مردم و بسط و گسترش خدمات به مردم در ابعاد زیربنایی، علمی، دفاعی و غیره را عرض نمی‌کنم که قبلاً خدمت شما بحث کرده‌ام.

ناکامی‌ها و ضعف‌ها و دو جریان خطرناک

اما بهوش باشیم که آمریکا دیده است نمی‌تواند انقلاب اسلامی را نابود کند، می‌خواهد از درون آن را متوقف کند و راهش هم آن است که مردم را دلخسته کند. راه‌کار آنان چیست؟ مشکلات، ضعف‌ها و  عقب‌ماندگی‌ها را پررنگ می‌کند. در این جهت ما با دو جریان مواجه هستیم که هر دو خطرناک هستند:

اول: چشم‌ها را ببندیم!

یک جریانی که می‌خواهد چشم خود را بر عقب‌ماندگی‌ها و مشکلات ببندد، و آن‌ها را پنهان کنند. شاید این‌ها حُسن نیت داشته باشند، اما پشت این جریان را باید شناسایی کنیم، ما حق نداریم چشم خود را به عقب‌ماندگی‌ها، مشکلات، فسادها، بی‌عدالتی‌ها، تبعیض‌ها و امثال آن ببندیم. امام عزیز چه خوب بیان کردند:

«البتّه ما هرگز پنهان نکردیم، باز هم پنهان نمی‌کنیم که در بخش‌هایی هم عقب‌ماندگی داریم؛ عقب‌ماندگی‌هایی که به هیچ وجه قابل قبول نیست. در این عقب‌ماندگی‌ها مقصّر خود ما هستیم، خود ما مسئولین مقصّریم؛ مردم هم در یک بخش‌هایی ممکن است دخالت داشته باشند.»

در مقابل این عقب‌ماندگی‌ها نباید چشم‌مان خود را ببندیدم، ایشان چه دقیق فرمودند:

«این عقب‌ماندگی‌ها باید جبران بشود»

اما چرا ما عقب‌ماندیم؟ برای مثال چرا ما گرفتار زدوبند پشت صحنه بین مسئولان هستیم؟ می‌فرمایند:

«این به خاطر انقلابی عمل‌نکردن ما است. ما هر جا انقلابی عمل کردیم، عقب‌ماندگی نداشتیم، هر جا از انقلاب کوتاه آمدیم، یک حرکت غیرانقلابی و حرکت ناشی از کسالت و بی‌توجّهی انجام دادیم، عقب‌ماندگی به وجود آمد.»

دوم: بزرگ‌نمایی ضعف‌ها و عقب‌ماندگی‌ها

اما جریان دوم آن است که عقب‌ماندگی‌ها و ضعف‌ها را بزرگ می‌کند تا نشان دهد که نظام ناکارآمد یا فاسد است و مردم را کاملاً ناامید کند:

«باید  این توجّه کنید: دشمن روی ناکامی‌های ما تبلیغات می‌کند، جنگ روانی می‌کند، روی آن‌ها تکیه می‌کند؛ ناکامی‌ها را چند برابر بزرگ‌تر از آن مقداری که هست نشان می‌دهد. البتّه پیشرفت‌ها و بسامانی‌ها را مطلقا نشان نمی‌دهد و به آن‌ها اشاره‌ای نمی‌کند و عمداً پیشرفت‌ها را کتمان می‌کند.»

هدف‌شان چیست؟ مردم به ویژه جوانان را به آینده بدبین کنند تا مردم و جوانان  حس ناکامی داشته باشند و وقتی ناامید شدند، کار تمام است و آنان به هدف خود رسیده‌اند.

راه درست

بله باید نابسامانی‌ها را شناسایی کنیم و معالجه کنیم. و الحمدلله مردم نسبت به گذشته آگاه‌تر و حساس‌تر هستند:

«مردم ما هم امروز از اوایل انقلاب نسبت به این نابسامانی‌ها حسّاس‌ترند. امروز مردم نسبت به فساد حسّاسند، نسبت به فاصلۀ طبقاتی حسّاس‌تر از اوّل انقلابند؛ این چیز بدی نیست، این چیز بسیار خوبی است؛ این نشان‌دهندۀ آن است که مردم با آرمان‌های انقلاب آشنایند و دنبال آن آرمان‌هایند، لذا اعتراض می‌کنند؛ به فساد اعتراض می‌کنند و هر جایی که مبارزۀ با فساد باشد، مردم در آن‌جاها علاقه نشان می‌دهند و طرف‌داری نشان می‌دهند و دل‌گرمی نشان می‌دهند؛ آن‌جایی که حرکت به سمت کمک به مردم ضعیف باشد، ایجاد عدالت و استقرار عدالت باشد، مردم طرف‌داری و حمایت نشان می‌دهند؛ این خیلی مهم است و نشان‌دهنده‌ی گرایش مردم است؛ همین را باید تقویت کرد.»

این نگاه حکیمانه رهبر الهی ماست و ملاک عمل ما هم این نگاه است. و ما هم باید این نگاه را داشته باشیم. هرجا فساد است، ما باید برای مبارزه با آن آماده باشیم، چه در لواسان باشد و چه در هفت تپه یا هرجای دیگر؛ حواس‌مان هم است که فریبِ فریب‌کاران را هم نخوریم و بین مبارزه واقعی با فساد و مبارزۀ دورغین و بدلی یا فانتزی با فساد فرق بگذاریم. ما را کسی نمی‌تواند بفریبد و پای کار ایستاده‌ایم ان شاء لله. اگر می‌خواهیم ناکامی‌ها و ضعف‌ها را جبران کنیم، باید  به جوانان مبتکر و انقلابی و علاقمند اطمینان کنیم و روی بیاوریم تا ناکامی‌ها جبران شود. راه باز است و یکی از راه‌های مهم آن هم در انتخابات سال 1400 است.

نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری 1400

ما دربارۀ شرایط رئیس جمهور و انتخابات آینده و لزوم حضور پرشور و آگاهانه در آن صحبت خواهیم کرد، ان شاء الله تعالی. اما فقط اشاره می‌کنم که امام ما چهار ویژگی برای رئیس جمهور مطلوب بیان فرمودند: اولاً کارآمد باشد، ثانیاً باایمان باشد، ثالثاً پرانگیزه باشد و رابعاً علاقمند به کار و پرکار باشد. و این رئیس جمهور با حضور پرشور و آگاهانۀ مردم انتخاب شود. و اگر ما پرشور و آگاهانه وارد صحنۀ انتخابات خرداد 1400 شویم و درست انتخاب کنیم، انتخابات آینده «نور علی نور» و تضمین‌کنندۀ آینده کشور خواهد شد. مسئولیت خود را دسته‌کم نگیریم! هرکدام ما می‌توانیم سردار سلیمانی برای رهبری باشیم، به‌شرط این‌که بخواهیم.

یک تذکر

یک تذکر هم عرض کنم که وارد ماه اسفند شده‌ایم و زمان درخت‌کاری هم شروع می‌شود. هم باید دخت کاشت و هم درخت‌‌های مثمر کاشت و هم شهرداری ـ اگر در آخر سالی نابودش نکنند ـ و بخش‌داری و دهیاری‌ها در حفظ محیط زیست و درخت‌کاری و حفظ درختان موجود و قدیمی بکوشند. من اطلاع دقیقی از وضعیت این امر ندارم. اما تا آن‌جا که می‌دانم، آن‌چنان‌که باید به وظیفۀ خود عمل نکرده‌اند، به‌ویژۀ جهاد کشاورزی که نمره‌اش خوب نیست.

اوقات شرعی