سید سعید حسینی لواسانی

خطبه‌های نماز جمعه/ ۳ بهمن ۹۹

خطبههای نماز جمعه  3 بهمن 1399

خطبۀ نخست

بسم الله الرحمن الرحیم

بیهوده‌گی و لا یعنی

طبق روال دعوت به تقوا را با کلامی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم  خواهیم داشت. حضرت می‌فرمایند:

«أعظَمُ النّاسَ قَدْراً مَنْ تَرَکَ ما لا یَعْنِیهِ» [نهج الفصاحۀ: 68]

«پرارزش‌ترین مردم کسی است که آن‌چه را بیهوده است، رها سازد.»

نه کار بیهوده بکند و نه سخن بیهوده بگوید. چنین فردی انسان پرارزش و پرارجی است.

وصف بهشتیان در قرآن

قرآن کریم در وصف بهشتیان، یکی از ویژگی‌های آنان را دوری از بیهوده‌گی و بیهوده‌گویی معرفی ‌می‌فرماید. آنان چون از افکار پوچ و بی‌فایده خالی هستند، به‌صورت طبیعی از هرگونه بیهوده‌گی هم رهایی یافته‌اند:

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً إِلاّ قیلاً سَلاماً سَلاماً» [واقعه: 25 و 26]

«[بهشتیان] در آن‌جا [بهشت] سخنان بیهوده و گناه‌آلود نشنوند و در بهشت مگر سلام و سلامت گفته نمی‌شود.»

سخن لغو هر سخن بی‌فایده را گویند، که در حقیقت بی‌معنی است. منظور از بی‌معنی آن است که هیچ حقیقتی آن را همراه نمی‌کند، بلکه با گناه نسبت دارد. اما دلیل سخنان بیهوده، کارهای بیهوده است که خود شخصیت انسان را بی‌فایده می‌کند و از کار می‌اندازد، اما بهشت جای بیهودگی نیست. بلکه جایگاه سخنانی است که دارای صفت سلامت و راستی باشند.

صفت اهل تقوا

اهل تقوا در دنیا هم دارای همین صفت هستند و از بیهودگی فراری هستند. زیرا نمی‌خواهد بی‌فایده باشند و می‌دانند که سپری‌کردن روزگار با بیهودگی، موجب آلودگی به گناه است تا جایی که جان و قلب آنان چراگاه شیطان می‌شود. بنابراین مجالس آنان هم از بیهودگی و سخنان گناه‌آلود، چون دروغ و غیبت و تهمت خالی است.

با این مقدمه به سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توجه ‌فرمایید:

«أعظَمُ النّاسَ قَدْراً مَنْ تَرَکَ ما لا یَعْنِیهِ» [نهج الفصاحۀ: 68]

«پرارزش‌ترین مردم کسی است که آن‌چه را بیهوده است، رها سازد.»

انسان‌هایی که نه کار بیهوده می‌کنند، و نه سخن بیهوده می‌گویند، در همین دنیا بهشتی‌سیرت هستند، زیرا محافل آنان همانند محافل بهشتیان از بیهودگی و گناه خالی و عاری است، به این دلیل پرارزش‌ترین انسان‌ها هستند.

چند روایت

برای توضیح بیشتر و نورایت مجلس چند روایت از امیرالمومنین سلام الله علیه  بخوانیم:

«شَرُّ مَا شَغَلَ بِهِ الْمَرْءُ وَقْتَهُ الْفُضُول‏» [غرر: 476]

«بدترین چیزی که انسان را به خود مشغول می‌کند، زیاده‌کاری‌هایی است که به کار وی نمی‌آید.»

چقدر ما انسان‌ها کارهایی را انجام می‌دهیم که هیچ به درد آخرت ما نمی‌خورد؟ چقدر وقت خود را تلف می‌کنیم؟ چقدر سخنان اضافی و بیهوده می‌گوییم و می‌شنویم؟ به‌ویژه در این فضای مجازی اوقات خود را تلف می‌کنیم و سرمایۀ عمر را ازبین می‌بریم؟

به این دلیل امیرالمومنین سلام الله علیه می‌فرمایند:

«اقْصِرْ هِمَّتَکَ عَلَى مَا یَلْزَمُکَ»  [غرر: 477]

«همت خود را بر آن‌چه بر تو لازم است کوتاه کن»

یعنی وقت و فکر و زبان و عمل خود را فقط مخصوص کارهای لازم زندگی‌ات بگذارد. چه خوب است که همۀ زندگی ما یاد خدا و کار برای خدا باشد، اگر صبح به صبح که بیدار می‌شویم با خودمان عهد کنیم که جز رضای خدا را نجوییم و جز برای خدمت به ساحت مقدس امام زمان سلام الله علیه قدم برنداریم، همۀ کارهای ما عبادت است و محال است سراغ کارهای بیهوده برویم و سخنان بیهوده بگوییم. در ادامه می‌فرمایند: «وَ لَا تَخُضْ فِیمَا لَا یَعْنِیک‏» «وقت خود را برای امور بی‌معنی و بی‌فایده صرف نکن.»

چرا؟ زیرا موجب غفلت می‌شود:

«کَفَى بِالْمَرْءِ غَفْلَهً أَنْ یَصْرِفَ هِمَّتَهُ فِیمَا لَا یَعْنِیه» [همان]

«غفلت برای انسان همان بس که  همت خود را در امور بی‌فایده و بیهوده صرف کند.»

‏غفلت حتماً موجب زیان ما در قیامت است. گاهی ما خودمان را به سختی می‌اندازیم و در وقت خود را در بیهودگی صرف می‌کنیم. اصولاً مشغول‌شدن به دنیا بیهودگی و لغو است. آن‌وقت در قیامت می‌بینیم که زیان کرده‌ایم:

«مَنْ أَتْعَبَ نَفْسَهُ فِیمَا لَا یَنْفَعُهُ وَقَعَ فِیمَا یَضُرُّهُ» [همان]

«هرکس خود را در کارهای بیهوده به‌سختی بیاندازد، خود را در آن‌چه موجب زیان اوست، انداخته است.»

چنین فردی طبعاً نقد عمر را باخته و سرمایۀ عمر را به بیهودگی صرف کرده و در قیامت دست خالی است.

تقوا

تقوا یعنی این‌که از کارهای «ما لا یعنی» و بی‌فایده و بیهوده خودداری کنیم، از خودمان مراقبت کنیم که گرفتار بیهودگی نشویم، از زبان‌مان مراقبت کنیم که سخنان بیهوده نگوییم، از پاهای‌مان مراقبت کنیم که به محافل و مجالس لغو نرویم، چشم و گوش خودمان را مراقبت کنیم که از بیهوده‌گی‌های فضای مجازی که جز اتلاف وقت هیچ فایده‌ای ندارد، گرفتار نشویم.

تقوا یعنی این‌که برای وقت و عمر خودمان ارزش قائل باشیم و آن را تلف نکنیم که جز خسران هیچ نصیبی برای ما نخواهد داشت.

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر

خطبۀ دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

اقتصاد بیماری و خصوصی‌سازی

ما پیش از این ویروس منحوس کرونا، با برخی از دوستان اندیشمند، جلسات متعدد اندیشه‌ورزی داشتیم تا مسألۀ مهم عدالت اجتماعی و مشکل بی‌عدالتی و تبعیض و فساد را باهم مباحثه کنیم و نتیجۀ آن را پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری به نمازگزاران محترم اطلاع دهیم. اما این ویروس همۀ برنامه‌ها را بهم زد. باوجود این تلاش می‌کنم که کمی در حد بضاعت خود، صحبت‌هایی خدمت شما داشته باشم. در این جلسه دربارۀ خصوصی‌سازی صحبت می‌کنم، امر پرمشکلی که تقریباً کسی نیست که حاضر باشد، از آن دفاع کند و ظاهراً پروژه‌ای کاملاً شکست‌خورده است. اما مشکل خصوصی‌سازی چه بود؟ و دولت آینده چه باید بکند تا روند اصلاح شود؟

روند معیوب خصوصی‌سازی

آری یکی از وظایف دولت بعدی اصلاح روند خصوصی‌سازی، بلکه ساختار آن است و در این مسیر مجلس باید بیشترین کمک را به دولت بکند. خصوصی‌سازی در کشور ما جواب نداده است.

ایدۀ اصلی خصوص‌سازی به دولت هاشمی رفسنجانی  و برنامه‌های اول و دوم توسعه برمی‌گردد که به دو هدف (1) بهبود عملکرد شرکت‌های دولتی و (2) حضور فعال‌تر بخش خصوصی در اقتصاد، بستر خصوصی‌سازی  فراهم شد. اما عملی‌شدن آن به قانون سوم توسعه و دولت خاتمی برمی‌گردد که واگذاری شرکت‌های دولتی به بخش خصوصی تحت عنوان خصوصی‌سازی پاگرفت و سازمان خصوصی‌سازی هم تشکیل شد. یعنی پایه و مایۀ خصوصی‌سازی به تفکر نئولیبرالیستی برمی‌گردد. اگرچه در سیاست‌کلی اصل 44 تلاش شد که این روند اصلاح شود، اما آن‌چه در عمل دیده شد، واگذاری شرکت‌ها و  بنگاه‌های اقتصادی و صنعتی زیادی به ثمن بخش و در روندی کاملاً معیوب و ناشفاف بود که به‌دلیل ناکارآمدی، فساد، سوءمدیریت مالکان جدید و سوءاستفادۀ آنان از ثروت‌بادآورده موجب افت شدید تولید و بیکاری و اخراج کارگران، زیان‌دهی، و بدهی به بانک‌ها شد، و یکی از ساختارهای فسادزا درون نظام را ما به‌وجود آورد. «خصوصی‌سازی» در حقیقت به نام مردم، به کام گروهی خاص خوش آمد که توانستند از رانت و کمک‌های دولت‌های مستقر بیشترین بهره را ببرند.

نمونۀ آن‌ها واگذاری‌های تأسف‌بار و خسارت‌زا و فسادزای شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، ماشین‌سازی تبریز، شرکت‌های هپکو و  آذراب اراک، شرکت کنتورسازی قزوین است که احتمالاً نام آن‌ها را در رسانه‌های شنیده‌اید، واگذاری‌هایی که خیلی برای اقتصاد کشور و تولید گران آمد و بر مشکلات  کارگران افزود. پیچید.  و یکی از پیچ‌های ساختاری فساد را در کشور را ایجاد کرد که جداً هم با عدالت اجتماعی و هم با امنیت دو هدف مهم نظام جمهوری اسلامی در تعارض است.

اما سوال مهم آن است که آیا پروسه و فرایند واگذاری و خصوصی‌سازی‌ها ایراد دارد؟ و اصل آن ایدۀ خوبی است، منتها در مقام اجرا بد و نارسا اجرا شده است و با دقت در قانون و اجرای آن مشکل برطرف می‌شود؟ یا اصل ایدۀ آن نادرست است و ساختار خصوصی‌سازی معیوب است؟

اقتصاد نتولییرالیستی

متأسفانه از دورۀ دولت آقای هاشمی، نظام اقتصادی ما شدیداً گرایش نتولیبرالیستی داشته است، سیاست نادرست تعدیل اقتصادی و دیدگاه «خصوصی‌‌سازی» برآمده از همین نگاه است که شاید بتوان نام آن را «خصوصی‌سازی فله‌ای» گذاشت. ابلاغ سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و به‌طور خاص بند «ج» آن در میانه دهه هشتاد نیز نتوانست جلوی مشکل مذکور را بگیرد. آنان با شعار گذر از «دولت‌سالاری»، «اقتصاد دولتی» و «تصدی‌‌گری دولتی» و «پیش به سوی بخش عمومی» در حقیقت راهی را رفتند که بشدت ضدعدالت و فسادزاست. اصطلاح نامأنوس «خصولتی‌سازی» یکی از عنوان‌هایی است که ـ خود بانیان و مجریان آن ـ در پاسخ به مشکلات خصوصی‌سازی فعلی داده‌اند که خود مبین آن است که سیاست‌های خصوصی‌سازی در 15 سال گذشته ناکارآمد و مشکل‌زا بوده و کم‌تر کسی حاضر به دفاع از آن است.[1]

واقعاً وقتی اقتصاد ایران کاملاً نارساست و بر حول مناسبات نفتی و رانتی شکل گرفته است، آیا خصوصی‌سازی جز ایجاد رانت برای گروهی خاص است؟ آیا می‌توان با این اقتصاد بیمار گفت که باید بین اصل و ایدۀ خصوصی‌سازی و نحوۀ اجرای آن تفاوت گذاشت؟

آری خصوصی‌سازی نه تنها موجب مشارکت مردی در اقتصاد نشد، بلکه موجب پدیدآمدن گروهی سرمایه‌دار نوکیسه شد که ره یک‌هزارساله را یک‌شبه طی کردند که نمونه‌ای فساد بنیان‌برکَن آنان را در لواسان دیدیم.

اما مشکل مهم‌تر این‌که جریان نوپیدا ـ بدون این‌که کوچک‌ترین صلاحیت و اهلیتی داشته باشد ـ بخواهیم یا نخواهیم خود را محق می‌دانند که بر مقدرات کشور ـ اعم از اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ ـ تسلط پیدا کنند. پول و سرمایه‌ای که از طریق رانت به این گروه تعلق گرفت، ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی انقلابی و اسلامی کشور و نظام ما را رو به افول می‌برن و چون خوره از درون نظام را می‌پوسانند و موجب انسداد در تولید و ظهور جریان نوکیستگی و اشرافیت درون کشور و ایجاد فقر و فاصلۀ طبقاتی گشت.

پیشرفت و عدالت

بله اقتصاد باید از دولت گرفته شود و نقش تصدی‌گرانۀ دولت در اقتصاد به حداقل برسد و دولت به نقش حاکمیت خود بسنده کند، باید دولت متورم به دولت منطقی چالاک تبدیل شود و اقتصاد و پول در اختیار مردم باشد تا با مشارکت مردم پول چون خون در بدنۀ اجتماعی کشور جریان یابد و باید بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه تقویت شود و اصل 44 کار اجرایی گردد. اما ثروت نباید بین ثروتمندان و سرمایه‌داران دست‌به‌دست شود: «کَیْ لا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُم» [حشر: 7] و این امر مسلمی است. به‌ویژه سرمایه‌داران نوکیسه‌ای که از جیب مردم و از راه رانت به آلاف‌وعلوف رسیدند.

این امر چگونه ممکن است؟ بازگشت به ارزش‌های اسلامی که تحت ایدۀ «پیشرفت و عدالت» رهبر حکیم ما برآن تأکید کردند، هرگونه چپ‌روی یا راست‌گرایی  موجب خسارت است، چنان‌چه اکنون خسارت‌های زیان‌بار خصوصی‌سازی فله‌ای را می‌بینیم که نه تنها کوخ‌نشینان از آن بهره‌مند نشد، بلکه موجب ایجاد شکاف طبقاتی شد.

مقدمۀ آن اصلاح ساختار اقتصاد کشور و گذر از اقتصاد نفتی و رانتی به اقتصاد مقاومتی است، در کنار آن ایجاد بستر مشارکت فعالانۀ اجتماعی در حوزۀ اقتصاد به ویژه جوانان کارآمد و متدین و انقلابی است.  هدف نیز رهایی از وابستگی‌های اقتصادی و پیشرفت توأم با عدالت است، هدف اصلی نیز عینیت‌یافتن کرامت و عزت مردم در نظام جمهوری اسلامی است. این عزت و کرامت بدون نگاه جامع به اهداف انقلاب اسلامی به‌ویژه ارزش و هدف مطلق عدالت اجتماعی میسر نیست، وگرنه ما را گرفتار سرمایه‌داری ناقص و حضور نوکیسگان در کشور می‌کند که یقیناً نظام جمهوری اسلامی را از درون نابود می‌کنند. بنابراین ما برای حفاظت از جمهوری اسلامی باید این پدیدۀ معیوب را اصلاح کنیم و این اصلاح نیاز به جراحی دارد، و البته منظور از اصلاح هم اصلاح روندها نیست، بلکه اصلاح ساختارهاست.

جمهوری هست تا زمانی است که بتوانید آن را نگهدارید!

شما به نظام و ساختار اقتصادی و سیاسی امریکا نگاه کنید، یک جمهوری با قدمت چند صد ساله که دیدید چگونه مضحکۀ جهانیان شد و عاقبت هم معلوم نیست که رئیس‌جمهور فعلی آمریکا پیروز واقعی بود، یا این‌که هدیۀ نظام حکومتی به بایدن و دولت وی بود.[2]

مناقشات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که بیش از 70 روز به طول انجامید حرف‌های زیادی دارد، یک موضوع برای بنده بسیار جالب و عبرت‌آموز بود. برخی از رسانه‌ها و صاحب‌نظران امریکایی به جمله معروف بنجامین فرانکلین[3] یکی از پدران بنیانگذار نظام حکومتی آمریکا اشاره کردند که «جمهوری (آمریکا) هست تا زمانی که بتوانید آن را نگه دارید.»[4]

این جمله معروف  بیش از 230 سال پیش ـ یعنی 1787 میلادی ـ گفته شده است. ما در این مناقشات شاهد بودیم که سیاست‌مداران نظام حکومتی امریکا تلاش کردند که جمهوری خود را نگهدارند. اگرچه تلاش آنان ظاهری بود، آنان آتش را زیر خاکستر پنهان کردند و افول آمریکا ـ بخواست خدا نزدیک ـ است و قدرت شیطانی آن سقوط خواهد کرد، اما آنان تلاش خود را کردند.

اما بنده به این جمله کار دارم که سخن درستی است که به مصداق روایت مشهور علوی که «خُذِ الْحِکْمَهَ أَنَّى کَانَت» [غرر: 58] که «حکمت را از هرکس باشد، بگیر» ما باید تأمل بکنیم که  «ما می‌توانیم جمهوری اسلامی را نگه داریم و تا تلاش کنیم نظام جمهوری اسلامی پابرجاست.» اما شرط آن حضور تأثیرگذار و عالمانه در حوادث است. و یکی از راه‌های حفظ آن، پیشیگری از  بروز فساد درون آن از جملۀ پدیده‌های ناهنجاری چون «خصوصی‌سازی فله‌ای» موجود است.[5] هیچ تسامحی پذیرفته نیست، نه از دولت و نه از قوای حکومتی و نه از ما.

پی‌نوشت

[1]  امام خامنه‌ای می‌فرمایند:

«یک مطلبِ دیگر این‌که یکی از دوستان گفتند «جلوی خصوصی‌سازی گرفته بشود». البتّه خطاهای بزرگی در زمینۀ خصوصی‌سازی انجام گرفته که این برادرمان هم به این خطاها اشاره کردند و بنده هم مکرّر تذکّراتی داده‌ام که بعضی جاها اصلاح شده، بعضی جاها جلوی یک کاری گرفته شده. اشکالاتی در کار خصوصی‌سازی هست منتها اصل خصوصی‌سازی، نیاز مبرم اقتصاد کشور ما است؛ این جزو همان مواردی است که ساختار را  ـ که اوّل وجود نداشت ـ تکمیل می‌کند. ما از اصل مربوطه در قانون اساسی استفاده‌ای کردیم، آن استفاده را اعلام کردیم، همۀ صاحب‌نظرها از همه جهت تأیید کردند، گفتند چیز خوبی است و واقعاً هم چیز خوبی است، جلویش را نباید گرفت، منتها در عمل، مثل خیلی از کارهای دیگر اشکالاتی وجود دارد و خطاهایی انجام گرفته، بی‌توجّهی‌هایی شده؛ شاید در این زمینه لغزش‌هایی صورت گرفته، باید جلوی لغزش‌ها را گرفت. آنچه وظیفۀ ما است، این است که جلوی لغزش‌ها را بگیریم.»  [بیانات در دیدار با دانشجویان؛ 1/3/1398]

[2]  بالاخره شامگاه چهارشنبه گذشته به وقت تهران 1 بهمن 1399 برابر با 20 ژانویه 2021 میلادی مراسم تحلیف جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا انجام شد و کشمکشی که از 13 آبان ماه 99 برابر با 3 نوامبر 2020 آغاز شده و عوارض آن کل دنیا را فراگرفته بود(همگی سر کار بودیم) به پایان رسید.

طبق آمار رسمی منتشره توسط دولت آمریکا در این دوره از انتخابات امریکا 239 میلیون نفر واجد شرایط رای دهی بودند و حدود 67 درصد آنان در انتخابات شرکت کردند.

دونالد ترامپ  با بیش از 74 میلیون رای توانست 232 کرسی (یا کارت الکترال ) به دست بیاورد.

جو بایدن با کسب بیش از 81 میلیون رای و به دست آوردن 306 کارت الگترال، برنده انتخابات اعلام شد.

جناح جمهوری خواه به رهبری ترامپ این نتیجه را نپذیرفت و ادعای تقلب در رای گیری را مطرح و دلایل و مستنداتی نیز ارائه کرد. ده‌ها میلیون نفر پیش از روز رأی‌گیری آرای خود را به طور پستی یا ایمیلی، یا شخصاً به صندوق انداخته بودند و محل اصلی مناقشه و ادعای تقلب مربوط به همین مورد بود.

بررسی تک تک موارد ادعایی ترامپ و جمهوری خواهان و مستندات آنان در باره تقلب خارج از حوصله این گفتار است وای بسا ادعای ترامپ خالی از حقیقت نبوده باشد ولی نکته اینجاست که ساختار قانونی امریکا علی رغم هنجار شکنی های ترامپ، بالاخره موفق شد ریاست جمهوری جدید را به جو بایدن هدیه کند  و ترامپ را کنار بگذارد و در واقع این نهادهای قانونی امریکا بودند که در این انتخابات باردیگر پیروز شدند.

[3]  بنجامین فرانکلینBenjamin Franklin متولد ۱۷ ژانویه ۱۷۰۶ و درگذشته ۱۷ آوریل ۱۷۹۰؛ یکی از پدران بنیان‌گذار  نظام حکومتی آمریکا.

[4] a republic, if you can keep it

[5]  حوادث اخیر آمریکا و جملۀ دقیق فرانکلین یک نکته را به ما یادآوری می کند، حکومت‌ها ـ هرچند پایۀ بر جمهوری داشته باشند ـ بسیار شکننده هستند، و باید از آن‌ها مراقبت و نگهداری شود.  از جمله جمهوری اسلامی ایران که هنوز 40 ساله است. آری «جمهوری هست تا زمانی که بتوانیم آن را نگه داریم.»