
آقای من! خسته شدهایم و درمانده!
مشو پنهان به پشت ابرها، پائیز را بنگر!
و گلها را! که میمیرند با دستی زمستانی
محمد حسین انصاری نژاد 《شمس الشرف: ۱۹۰》
یا صاحب الزمان و انقطع الرجاء … و انت المستعان … ادرکنی … اغثی، فقد بلغ مجهودی
آقای من! خسته شدهایم و درمانده!
مشو پنهان به پشت ابرها، پائیز را بنگر!
و گلها را! که میمیرند با دستی زمستانی
محمد حسین انصاری نژاد 《شمس الشرف: ۱۹۰》
یا صاحب الزمان و انقطع الرجاء … و انت المستعان … ادرکنی … اغثی، فقد بلغ مجهودی