عرض کردیم قیام لله تنها با محوریت امام معصوم سلام الله علیه امکان‌پذیر است و مصداق اتم قیام لله فردی و جمعی، قیام حضرت سید الشهداء سلام الله علیه است. کربلا و قیام خونین عاشورا حقیقت و هویت امام حسین سلام الله علیه را ظهور دارد، هویتی که از دست‌رس ما بیرون است، اما با این قیام الهی حضرت سید الشهداء سلام الله علیه تا حدودی برای ما روش و واضح شد و اگر قرار باشد که عاشورایی باشیم، نخستین گام آن معرفت به بیانات و سیرۀ حضرت در این قیام بزرگ است.
بنابراین لازم است که مروری در سخنان و حرکت امام علیه السلام داشته باشیم تا حقیقت امر روشن شود. مرحوم سید بن طاووس ماجرای ملاقات ولید حاکم مدینه با امام علیه السلام و سخنان امام با وی را نقل می‌کند: [اللهوف: ۲۲ ـ ۲۳] معاویه که به درک واصل می‌شود، یزید به ولید بن عتبۀ نامه می‌نویسد و به او دستور می‌دهد از امام حسین علیه السلام و عبد الله بن عمر و عبدالله بن زیبر بیعت بگیرد. وی با مروان مشورت می‌کند و او تصریح می‌کند که حسین بن علیه علیهما السلام با یزید بیعت نمی‌کند و اگر من جای تو بودم، گردن او را می‌زندم. با این وجود ولید شبانه به دنبال امام می‌فرستد و امام با سی نفر از خانواده و دوستان خود به نزد ولید می‌رود. ولید نامۀ یزید را ابلاغ می‌کند و امام علیه السلام در پاسخ او می‌فرماید:
«أَیُّهَا الْأَمِیرُ إِنَّا أَهْلُ‏ بَیْتِ‏ النُّبُوَّهِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَهِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَهِ وَ بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا خَتَمَ اللَّهُ» «ای امیر! ما خاندان نوبت و کان رسالت و محل آمدوشد فرشتگان هستیم و به ما خدا آغاز می‌کند و خدا به ما پایان می‌برد.»  «وَ یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَهِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ» «و یزید مردی فاسق، شراب‌خوار، آدم‌کش، است که به آشکار گناه می‌کند.» در کلام امام علیه السلام دقت کنیم، اول خودشان را معرفی می‌کنند که ما از خاندان نبوت هستم و آن‌گاه یزید را معرفی می‌کند. مسلماً ولید و مروان هم امام حسین علیه السلام و هم یزید را بخوبی می‌شناختند، اما امام علیه السلام به صورت علنی این تفکیک را بیان می‌کنند تا پایۀ سخن بعدی‌شان باشد.
«وَ مِثْلِی لَا یُبَایِعُ بِمِثْلِهِ» «چون منی با همانند اویی بیعت نخواهد کرد.» امام نمی‌فرمایند که من با او بیعت نمی‌کنم، بلکه بیان می‌کنند که هرکس چون من باشد که در راه حق است، با چون یزیدی که هدف باطلی دارد، بیعت نمی‌کند. این‌گونه صف قیام لله از قیام للنفس را جدا می‌فرمایند. در ادامه هم می‌فرمایند: «وَ لَکِنْ نُصْبِحُ وَ تُصْبِحُونَ وَ نَنْظُرُ وَ تَنْظُرُونَ أَیُّنَا أَحَقُّ بِالْخِلَافَهِ وَ الْبَیْعَهِ» «اما شما تا ضبح صبر کنیم و ما هم صبر می‌کنیم، و شما در کار بنگرید و ما هم می‌نگریم، که کلام‌یک از ما به خلافت و بیعت سزاروارتر هستیم»
امام علیه السلام در کلام خود طرح قیام لله را ریختند که یقیناً ما به خلافت سزارواتر هستیم و اگر بدقت در مسأله بنگیرید، اعتراف خواهید کرد که شما باید با ما بیعت کنید. کلام امام علیه السلام صریح است که برای اقامۀ حق و تحقق اهداف اسلامی بر روی زمین باید خلافت به اهل آن واگذار شود، وگرنه امر به بی‌راهه می‌رود.

اوقات شرعی