بندگی و اخلاق

اعتقاد و باور قلبی تنها پشتوانۀ محکم اخلاق است که حاصل آن بندگی خداوند است و بندگی یعنی سرسپردگی به ذات اقدس اله که عین آزادی است از هر چه زنگ تعلق دارد. اما بندگی خداوند بر سه دسته است:

امام حسین سلام الله علیه می‌فرمایند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَهِ» «گروهی خدا را به شوق بندگی کنند، که آن بندگی تاجران است، و گروهی خداوند را از ترس پرستش می‌کنند که این بندگی بردگان است و گروهی خدا را شاکرانه بندگی می‌کنند که این بندگی آزادگان است و آن برترین بندگی است.» [بحارالانوار؛ 75/117؛ مشابۀ آن از امام صادق علیه السلام کافی؛ 2/84]

امام صادق سلام الله علیه می‌فرمایند: «إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى ثَلَاثَهِ أَوْجُهٍ فَطَبَقَهٌ یَعْبُدُونَهُ رَغْبَهً فِی ثَوَابِهِ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ آخَرُونَ یَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ هِیَ رَهْبَهٌ وَ لَکِنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْکِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» وَ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» َمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَى کَانَ

مِنَ الْآمِنِین»‏ «مردم خدا را بر سه وجه پرستش می‌کنند؛ طبقه‌ای او به شوق ثوابش پرستش کنند و آن بندگی حریصان است و آن طمع است. دیگری او را از ترس آتش پرستش کنند و آن بندگی بردگان و ترس است؛ اما من خدا را با محبت و عشق پرستش می‌کنم و این بندگی کریمان است و عبارت از امنی است که خداوند فرموده است: «و آنها از هراس آن روز ایمن هستند» [نمل: 89] و آن کلام خداوند است: «بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد» [آل‌عمران: 31] کسی که خدا را دوست دارد، خدا نیز او را دوست دارد و کسی که خدا دوستش داشته باشد، در امنیت است.» [وسائل‏الشیعه؛1/62]   

آری بندگی خدا مبنای اخلاق حقیقی است، اما اگر ما خدا را از ترس یا شوق بندگی کنیم، اخلاق ما دینی است که بسیار هم ارزشمند است و در این اخلاق ما متصف به فضائل دینی می‌شویم و از رذائل هم دوری می‌گزینیم و جامعۀ اسلامی را نیز باید به این اخلاق دعوت کرد، تا در همۀ ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی رستگار گردد و همۀ طبقات اجتماعی باید به این اخلاق مزین شوند. اما بالاتر از این اخلاق هم است و آن اخلاق الهی است که اخلاق عاشقان و عارفان است که تنها درصدد جلب خشنودی محبوب هستند که آن اخلاق دیگری است که ویژه بندگان خاص الهی است و با جهاد اکبر حاصل می‌شود.

 

 

اوقات شرعی